پریشان دل به گردخانه ی تو

پریشان دل به گردِخانه ی تو
شُده  دیوانه و دیوانه ی تو
تو را می جوید و سر برندارد
نشانه  گیرد  از  گّلخانه ی تو
به هرجا میرسد بوی توجوید
شده  مُرغی  اسیرِ دانه ی تو
بکش   تیغ  دو  ابروی کمانت
شُده   پرپر   پرِ  پروانه ی تو
دیدگاه ها (۳)

هوا یکنفره ست چتر نه، صبر باید بخرممن و بارانی که، سرخ می کر...

چراغم کور و دل کور و شبم کورشُدم قُربانی و وز آشیان دور...

یک روز ،تمام شعرهای جهان را بغل می کنم نام ات را به گل سرم م...

در دایره ی  عشقِ  شبم جای تو خالیست    گنجینه  نهان دارم و آ...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط