رمان ماه من🌙🙂
part 84
پانیذ:
لب پنجره ایستادم به پایین نگاه کردم...
من:اگه مردم حلالم کن
رضا:پانیذ بپری حتی اگه زنده بمونی خودم میکشمت
من:به تو چه آخه چرا برا من داری بال بال میزنی اصلا میخوام خودکشی کنم...
رضا:دست من امانتی
من:کی بهت گفت من دست تو امانتم آخه من الان گشنمه میخوام بپرم...
رضا:خدایاااا....
میترسیدم بپرم ولی گشنم بود از طرفی کنار رضا بود اذیتم میکرد...
نه که حس بد ازش بگیرما نه
فقط زیادی حسم بش خوب بود میترسیدم بشه مثل داستان ممد...
رضا:بپر دیگه چرا وایستادی پس...
من:نمیرم ولش کن دوست ندارم پام بکشنه...
رضا:نگا از اینجا دریا چه قشنگه...
نگاهی کردم به جایی که اشاره میکنه...
همیشه آرزوم بود کنار دریا عروسی بگیرم
من:یکی از آرزو هام اینه کنار این دریا با کسی که دوسش دارم ازدواج کنم...
رضا:کسی که دوسش داری که دوست نداره...
من:تو از کجا میدونی؟
رضا:مگه کسی که دوسش داری ممد نیست
من:دیگه نیست یعنی الان یکی دیگست
رضا:قلبه یا اقیانوس😂؟
من:به تو چه آخه مگه دست منه بعدشم آدم که نباید تا آخر عمر بخاطر یکی بسوزه بالاخره باید برگشت به زندگی و آدم درستش و پیدا کرد
رضا:میدونم اونی که الان دوسش داری کیه!
رنگم پرید...گلوم خشک شد
من:از کجا میدونی؟
رضا:خودت گفتی...
من:کی گفتم؟
رضا:وقتی به دیانا گفتی شنیدم...
وای وای یعنی این الان میدونه من ازش خوشم میاد
رضا:اونی که دوسش داری اونم ممکنه دوست داشته باشه...
من:ممکنه یا داره به نظرت؟
رضا: نمیدونه خودشم هنوز با خودش درگیره
با بغض داشتم نگاش میکردم بلکه بگه بم دوسم داره اما تنها جوابش سکوت بود و خیره شدن به دریا منم بیخیال شدم و مثل خودش به دریا نگاه کردم...
من:من تو زندگیم همیشه دستم و گذاشتم رو آدمای اشتباه میدونی انگار توی این کار استادم...
رضا:مشکل از تو نیست مشکل از آدمام نیست چون عشق اجباری توش نیست...
من:اگر عشقی واقعا باشه...
رضا:یکی عاشق میشه عشقشو از دست میده مثل تو یکی عاشق میشه خوشبخت میشه مثل دیانا و ارسلان...دیگه بحثه اینه قلب کیو انتخاب کنه....
من:قلب من اشتباه کرد...
رضا:آدما تا اشتباه نکنن درس نمیگیرن:) اگه درس نگیرن پس دیگه نیازی نیست زندگی کنن
دیگه هیچی نگفتم و به حرفاش فکر کردم...
یعنی الان بهم گفت دوسم داره یا دوسم نداره...
من:قلب من توی انتخاب دومش اشتباه کرد؟
نگام کرد...
چند ثانیه فقط نگام کرد
بعدش شروع کرد حرف زدن...
#رمان
#عشق
#دیانا
#دیانا_رحیمی
#ارسلان
#ارسلان_کاشی
#اکیپ_سلاطین
#اکیپ_نیکا
پانیذ:
لب پنجره ایستادم به پایین نگاه کردم...
من:اگه مردم حلالم کن
رضا:پانیذ بپری حتی اگه زنده بمونی خودم میکشمت
من:به تو چه آخه چرا برا من داری بال بال میزنی اصلا میخوام خودکشی کنم...
رضا:دست من امانتی
من:کی بهت گفت من دست تو امانتم آخه من الان گشنمه میخوام بپرم...
رضا:خدایاااا....
میترسیدم بپرم ولی گشنم بود از طرفی کنار رضا بود اذیتم میکرد...
نه که حس بد ازش بگیرما نه
فقط زیادی حسم بش خوب بود میترسیدم بشه مثل داستان ممد...
رضا:بپر دیگه چرا وایستادی پس...
من:نمیرم ولش کن دوست ندارم پام بکشنه...
رضا:نگا از اینجا دریا چه قشنگه...
نگاهی کردم به جایی که اشاره میکنه...
همیشه آرزوم بود کنار دریا عروسی بگیرم
من:یکی از آرزو هام اینه کنار این دریا با کسی که دوسش دارم ازدواج کنم...
رضا:کسی که دوسش داری که دوست نداره...
من:تو از کجا میدونی؟
رضا:مگه کسی که دوسش داری ممد نیست
من:دیگه نیست یعنی الان یکی دیگست
رضا:قلبه یا اقیانوس😂؟
من:به تو چه آخه مگه دست منه بعدشم آدم که نباید تا آخر عمر بخاطر یکی بسوزه بالاخره باید برگشت به زندگی و آدم درستش و پیدا کرد
رضا:میدونم اونی که الان دوسش داری کیه!
رنگم پرید...گلوم خشک شد
من:از کجا میدونی؟
رضا:خودت گفتی...
من:کی گفتم؟
رضا:وقتی به دیانا گفتی شنیدم...
وای وای یعنی این الان میدونه من ازش خوشم میاد
رضا:اونی که دوسش داری اونم ممکنه دوست داشته باشه...
من:ممکنه یا داره به نظرت؟
رضا: نمیدونه خودشم هنوز با خودش درگیره
با بغض داشتم نگاش میکردم بلکه بگه بم دوسم داره اما تنها جوابش سکوت بود و خیره شدن به دریا منم بیخیال شدم و مثل خودش به دریا نگاه کردم...
من:من تو زندگیم همیشه دستم و گذاشتم رو آدمای اشتباه میدونی انگار توی این کار استادم...
رضا:مشکل از تو نیست مشکل از آدمام نیست چون عشق اجباری توش نیست...
من:اگر عشقی واقعا باشه...
رضا:یکی عاشق میشه عشقشو از دست میده مثل تو یکی عاشق میشه خوشبخت میشه مثل دیانا و ارسلان...دیگه بحثه اینه قلب کیو انتخاب کنه....
من:قلب من اشتباه کرد...
رضا:آدما تا اشتباه نکنن درس نمیگیرن:) اگه درس نگیرن پس دیگه نیازی نیست زندگی کنن
دیگه هیچی نگفتم و به حرفاش فکر کردم...
یعنی الان بهم گفت دوسم داره یا دوسم نداره...
من:قلب من توی انتخاب دومش اشتباه کرد؟
نگام کرد...
چند ثانیه فقط نگام کرد
بعدش شروع کرد حرف زدن...
#رمان
#عشق
#دیانا
#دیانا_رحیمی
#ارسلان
#ارسلان_کاشی
#اکیپ_سلاطین
#اکیپ_نیکا
۵۲.۵k
۱۱ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.