Part22
Part22
کوک:نمیخوای شمارو فوت کنی
ات:چرا بریم (گریه کمتر)
رفتیم شمارو فوت کردین و کلی رقصیدیم رسید به کادوها میخواستم بتز کنم که گریم گرفت
کوک:خوبی (نگران)
ات:اره(گریه)
کوک:پس چرا گریه میکنی
ات:این اولین باریه که من کادو میگیرم
این کادوی کیه
ته : ماله ماعه
باز کردم چهار تا عروسک پولیشی بود درواقع یکیش دوتا عروسک بزرگ و کوچیک یک شکل بود(عکسشون را میگزارم)
خیلی شوق کردم پریدم بغل عمو ته بعدش فهمیدم تو چه موقعیتیم اومدم پایین و فقط به پایین نگاه میکرم
بعد رسید به کادوعه جونگکوک اولی رو که باز کردم پک لوازم ارایشی بود پریدم بغلش (عکسشو میزار)
کوک:خب خب بیا پایین بعدیو باز کن
ات؛:نه تو بغل تو
کوک:باشه
میتونستم قیافه حرصی ارینو ببینم
موقعی که باز کردم دیدم گوشیه گوشی از دستم افاده و کوکو بغل کردم
کوک؛اگه برات گرفتن الان دیگه نداری چون قطعا شکسته(خنده)
خم شد و از زمین برش داشت
کوک:نمیخوای شمارو فوت کنی
ات:چرا بریم (گریه کمتر)
رفتیم شمارو فوت کردین و کلی رقصیدیم رسید به کادوها میخواستم بتز کنم که گریم گرفت
کوک:خوبی (نگران)
ات:اره(گریه)
کوک:پس چرا گریه میکنی
ات:این اولین باریه که من کادو میگیرم
این کادوی کیه
ته : ماله ماعه
باز کردم چهار تا عروسک پولیشی بود درواقع یکیش دوتا عروسک بزرگ و کوچیک یک شکل بود(عکسشون را میگزارم)
خیلی شوق کردم پریدم بغل عمو ته بعدش فهمیدم تو چه موقعیتیم اومدم پایین و فقط به پایین نگاه میکرم
بعد رسید به کادوعه جونگکوک اولی رو که باز کردم پک لوازم ارایشی بود پریدم بغلش (عکسشو میزار)
کوک:خب خب بیا پایین بعدیو باز کن
ات؛:نه تو بغل تو
کوک:باشه
میتونستم قیافه حرصی ارینو ببینم
موقعی که باز کردم دیدم گوشیه گوشی از دستم افاده و کوکو بغل کردم
کوک؛اگه برات گرفتن الان دیگه نداری چون قطعا شکسته(خنده)
خم شد و از زمین برش داشت
۲.۱k
۲۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.