پارت ۲۳ زندگی جونگمه
پارت ۲۳ زندگی جونگمه
کوک حالش بد شد تهیونگ تو لابی منتظر بود کوک بیاد
کوک با صورت کبود و حال بداومد.
تهیونگ دوید سمت و گفت:جونگ کوک حالت خوبه؟
کوک اشک تو چشاش جمع شد گفت: چیکار کنم؟ایکاش اون موقع اون رستوران نمیرفتم و پیداش نمیکردم اگه پیداش نمیکردم الان تو کما نبود
کوک شروع به گریه کردن کرد تهیونگ بغلش کرد گفت: حالش خوب میشه من مطمئنم ،گریه نکن
چند ماه گذشت جونگمه همینطوری توی کما مونده بود ،کوک دیگه نتونست تحمل کنه
رفت بالا پشت بوم بیمارستان میخواست بپره پایین یه عالمه آدم بالا جمع شدن یه عالمه آدم پایین
همه تو بیمارستان داشتن میرفتن بالا پشت بوم یکی داد زد گفت: یکی میخواد بالا پشت بوم خودکشی کنه دوستش گفت کی گفت: جونگ کوک همون عضو گروه بی تی اس، جونگمه صداشو شنید چشاشو باز کرد به زور خودشو تا بالا پشتبوم برد
دید کوک میخواد بپره پایین داد زد :جونگ کوک شی
کوک چشماشو بسته بود داشت میپرید دستش از رو میله ها ول شدولی جونگمه دوید از دستش گرفت داد زد کمک
یکی از دکترا رفت کمکش کردو کوک رو آوردن تو بخش ،کوک بیهوش بود ، جونگمه حالش خوب نبود ولی تا دکتر نگفت کوک چرا بیهوشه نرفت اتاق خودش جونگمه یه صندلی گذاشت نشست بالا سر کوک
جونگمه صورت کوک رو نوازش کرد و گفت :من حالم خوبه لطفا چشاتُ باز کن
کوک در حالی که چشاش بسته بود از دست جونگمه گرفت گفت:اگه تو چیزیت بشه من هیچ وقت خودمو نمیبخشم
تهیونگ یهودر رو باز کرد اومد تو گفت: جونگ کوکمن، و به حالت خنده دار گریه کرد
اومد جونگمه رو هول داد اونور به کوک گفت:بالا پشت بوم چرا میخواستی بپری ها به خاطر این دختره دیونه بود آره، کوک چشاشو باز کرد دید جونگمه داره به تهیونگ 🤨به این حالت نگاه میکنه
کوک بلندشد گفت :جونگمه خوبی؟
تهیونگ :منو نگاه کن نگراه حال کی م🤦♀️
کوک:تهیونگ!
تهیونگ:بله
کوک:کی تقریبا ۵ ماه تو کما بود ؟
تهیونگ:جونگمه
جونگمه:خیله خب خیله خب دوتا تونم بس کنید الان بحث میشه
کوک حالش بد شد تهیونگ تو لابی منتظر بود کوک بیاد
کوک با صورت کبود و حال بداومد.
تهیونگ دوید سمت و گفت:جونگ کوک حالت خوبه؟
کوک اشک تو چشاش جمع شد گفت: چیکار کنم؟ایکاش اون موقع اون رستوران نمیرفتم و پیداش نمیکردم اگه پیداش نمیکردم الان تو کما نبود
کوک شروع به گریه کردن کرد تهیونگ بغلش کرد گفت: حالش خوب میشه من مطمئنم ،گریه نکن
چند ماه گذشت جونگمه همینطوری توی کما مونده بود ،کوک دیگه نتونست تحمل کنه
رفت بالا پشت بوم بیمارستان میخواست بپره پایین یه عالمه آدم بالا جمع شدن یه عالمه آدم پایین
همه تو بیمارستان داشتن میرفتن بالا پشت بوم یکی داد زد گفت: یکی میخواد بالا پشت بوم خودکشی کنه دوستش گفت کی گفت: جونگ کوک همون عضو گروه بی تی اس، جونگمه صداشو شنید چشاشو باز کرد به زور خودشو تا بالا پشتبوم برد
دید کوک میخواد بپره پایین داد زد :جونگ کوک شی
کوک چشماشو بسته بود داشت میپرید دستش از رو میله ها ول شدولی جونگمه دوید از دستش گرفت داد زد کمک
یکی از دکترا رفت کمکش کردو کوک رو آوردن تو بخش ،کوک بیهوش بود ، جونگمه حالش خوب نبود ولی تا دکتر نگفت کوک چرا بیهوشه نرفت اتاق خودش جونگمه یه صندلی گذاشت نشست بالا سر کوک
جونگمه صورت کوک رو نوازش کرد و گفت :من حالم خوبه لطفا چشاتُ باز کن
کوک در حالی که چشاش بسته بود از دست جونگمه گرفت گفت:اگه تو چیزیت بشه من هیچ وقت خودمو نمیبخشم
تهیونگ یهودر رو باز کرد اومد تو گفت: جونگ کوکمن، و به حالت خنده دار گریه کرد
اومد جونگمه رو هول داد اونور به کوک گفت:بالا پشت بوم چرا میخواستی بپری ها به خاطر این دختره دیونه بود آره، کوک چشاشو باز کرد دید جونگمه داره به تهیونگ 🤨به این حالت نگاه میکنه
کوک بلندشد گفت :جونگمه خوبی؟
تهیونگ :منو نگاه کن نگراه حال کی م🤦♀️
کوک:تهیونگ!
تهیونگ:بله
کوک:کی تقریبا ۵ ماه تو کما بود ؟
تهیونگ:جونگمه
جونگمه:خیله خب خیله خب دوتا تونم بس کنید الان بحث میشه
۳۳.۰k
۱۱ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.