پارت ۱۴
پارت ۱۴
#ددی_خشن
گذاشتمش ت وان و دلشو ماساژ میدادم
بعد ی ربع
ویو ات
کوک دلمو خوب ماساژ داد و دیگه دلم درد نمیکرد حوله رو دورم پیچیدم و از حموم اومدم بیرون
ویو کوک
وقتی ات از حموم بیرون رفت رفتم زیر دوش آب و خودمو شستم
ویو ات
از حموم اومدم بیرون اول موهامو خش کردم
و ی شلوارک پوشیدم با ی هودی
رفتم رو تخت دراز کشیدم
ساعتو نگاه کردم ساعت ۱ شب بود چشمامو بستم و خوابم برد
ویو کوک
حمومم تموم شد حولهمو دورم پیچیدم رفتم بیرون از حموم دیدم ات کیوت خوابیده رفتم لباسمو پوشیدم و رفتم کنار ات دراز کشیدم و ات رو محکم بغل کردم و چشمامو بستم و خوابم برد
پرش زمانی
ویو ات
وقتی چشمامو باز کردم با صحنه ی کیوتی مواجه شدم
چقدر این بشر قشنگه
کوک با صورتی کیوت خواب بود
دستمو گذاشتم رو صورتش و نوازشش کردم
ویو کوک
خواب بودم ک یهو ی دستی نرم رو صورتم بود وانگار داشت صورتمو لمس میکرد چشمامو باز کردم دیدم ات
کوک: بیب چیکار میکنی؟ نیشخند
ات: عه بیدار شدی هیچی فقط داشتم نازت میکردم
کوک:..................
#ددی_خشن
گذاشتمش ت وان و دلشو ماساژ میدادم
بعد ی ربع
ویو ات
کوک دلمو خوب ماساژ داد و دیگه دلم درد نمیکرد حوله رو دورم پیچیدم و از حموم اومدم بیرون
ویو کوک
وقتی ات از حموم بیرون رفت رفتم زیر دوش آب و خودمو شستم
ویو ات
از حموم اومدم بیرون اول موهامو خش کردم
و ی شلوارک پوشیدم با ی هودی
رفتم رو تخت دراز کشیدم
ساعتو نگاه کردم ساعت ۱ شب بود چشمامو بستم و خوابم برد
ویو کوک
حمومم تموم شد حولهمو دورم پیچیدم رفتم بیرون از حموم دیدم ات کیوت خوابیده رفتم لباسمو پوشیدم و رفتم کنار ات دراز کشیدم و ات رو محکم بغل کردم و چشمامو بستم و خوابم برد
پرش زمانی
ویو ات
وقتی چشمامو باز کردم با صحنه ی کیوتی مواجه شدم
چقدر این بشر قشنگه
کوک با صورتی کیوت خواب بود
دستمو گذاشتم رو صورتش و نوازشش کردم
ویو کوک
خواب بودم ک یهو ی دستی نرم رو صورتم بود وانگار داشت صورتمو لمس میکرد چشمامو باز کردم دیدم ات
کوک: بیب چیکار میکنی؟ نیشخند
ات: عه بیدار شدی هیچی فقط داشتم نازت میکردم
کوک:..................
۳۷.۴k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.