پارت ۱۲

پارت ۱۲:
لارا ویو:
صبح با صدای داد کسی چشمام و باز کردم.دوتا آقایی بودن که من نمیشناختمشون
فکر کنم اونام کره ای بودن چون من زبونشون رو نمیفهمیدم.
هر دوتاشون قد بلند بودن و یکیشون موهاش کوتاه تر بود
جین:واییییییییییییی جونگ کوککککککککک
جونگ کوک:عهههههههههه کوفتتتتتتت این بچه خوابههههههههههه
نامجون:جونگ کوک این چشه؟؟؟؟
جونگ کوک:نمیدونم والا
جین:تهیونگگگگگگگگ تهیونگگگگگگگگگگگگ«با داد»
تهیونگ:جانم هیونگممممم ِآروم حرف بزن
جین:نمیشهههههههههههههههههه
جونگ کوک:عهههههههههه ای بابا ببند در اون گاراژو دیگههههههههههه
جین:نمیشهههههههههههههههههههه
جونگ کوک رفت و شونه های جین رو گرفت و گفت:
جونگ کوک:هیونگم...آروم باش بگو ببینم چرا انقدر ذوق زده شدی؟
جین:جونگ کوک باورم نمیشه تو انقدر زود بزرگ شدی«اشک تو چشماش جمع شده»
جونگ کوک:هان؟
جین:دوست دخترت واقعا خوشگله خیلی خوشحالم این صحنه رو توی زندگیم دیدم
جونگ کوک:دو..ست دخترم؟«رنگ گوجه شده از خجالت»
جونگ کوک:دوست دخترم کیه؟
جین:آآآآآآآآآآآآ جونگ کوکی بیا بغلم
تهیونگ:جونگ کوک این چی زده؟«آروم جوری که جونگ کوک بشنوه»
جونگ کوک:داداش این یه چیزی زده«آروم»
نامجون:داداش کار از زدن کذشته این یه چیزی کشیده«آروم»
جونگ کوک و تهیونگ:ههههههههههههههه
جونگ کوک ویو:
لارا......