خون بس!
خونبس!
پارت چهل و سوم:
(سوتفاهم پیش نیاد...قیمت هایی که روی این پارت گذاشته شده بر اساس ریال حساب شدن)
ا.ت و تهیونگ برای صرف نهارشون رفتن رستوران...یه میز دونفره پیدا کردن و رفتن نشستن...بعد از حدودا پنج دقیقه گارسون دوتا مِنو اورد...تهیونگ با نگاه اول انتخاب خودشو کرد ولی ا.ت...تهیونگ چند ثانیه صبر کرد ولی خب ا.ت بازم به کارش ادامه میداد اخرش تهیونگ دستشو از حرص گذاشت رو صورتش
ا.ت: پَععع..استیک ۲۰ هزار وون...پَععععع مرغ سخاری ۳۵ هزار وون...خونه ی خودمون یه ناگت سرخ میکردیم میخوردیم این چه وضع قیمته
تهیونگ: دختر خانم...میشه کاری با قیمتا نداشته باشی و فقط انتخاب کنی
ا.ت: وایسا وایسا...ساندویچاش که اصن زیر ۳۸ هزار وون نیست"
همون لحظه تهیونگ مِنو رو از ا.ت گرفت و بستش"
ا.ت: عه چیکار میکنی داشتم انتخاب میکردم
تهیونگ: انتخاب میکردی یا مسخره بازی در میوردی؟
ا.ت: اصن من چیزی نمیخوام...برا خودت سفارش بده"
دست به سینه روشو کرد اونور...تهیونگ موهاشو بهم ریخت و یه نفس عمیق کشید...بعد از چند ثانیه گفت"خیله خب...ببخشید...میخوای استیک بگیریم؟"
ا.ت: اوهوم...خوبه
تهیونگ با یه بشکن گارسونو صدا زد و سفارش هارو داد و گارسون اعلام کرد که بیست دقیقه ای اماده میشه
پارت چهل و سوم:
(سوتفاهم پیش نیاد...قیمت هایی که روی این پارت گذاشته شده بر اساس ریال حساب شدن)
ا.ت و تهیونگ برای صرف نهارشون رفتن رستوران...یه میز دونفره پیدا کردن و رفتن نشستن...بعد از حدودا پنج دقیقه گارسون دوتا مِنو اورد...تهیونگ با نگاه اول انتخاب خودشو کرد ولی ا.ت...تهیونگ چند ثانیه صبر کرد ولی خب ا.ت بازم به کارش ادامه میداد اخرش تهیونگ دستشو از حرص گذاشت رو صورتش
ا.ت: پَععع..استیک ۲۰ هزار وون...پَععععع مرغ سخاری ۳۵ هزار وون...خونه ی خودمون یه ناگت سرخ میکردیم میخوردیم این چه وضع قیمته
تهیونگ: دختر خانم...میشه کاری با قیمتا نداشته باشی و فقط انتخاب کنی
ا.ت: وایسا وایسا...ساندویچاش که اصن زیر ۳۸ هزار وون نیست"
همون لحظه تهیونگ مِنو رو از ا.ت گرفت و بستش"
ا.ت: عه چیکار میکنی داشتم انتخاب میکردم
تهیونگ: انتخاب میکردی یا مسخره بازی در میوردی؟
ا.ت: اصن من چیزی نمیخوام...برا خودت سفارش بده"
دست به سینه روشو کرد اونور...تهیونگ موهاشو بهم ریخت و یه نفس عمیق کشید...بعد از چند ثانیه گفت"خیله خب...ببخشید...میخوای استیک بگیریم؟"
ا.ت: اوهوم...خوبه
تهیونگ با یه بشکن گارسونو صدا زد و سفارش هارو داد و گارسون اعلام کرد که بیست دقیقه ای اماده میشه
۵.۸k
۰۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.