پارت هفتم راز زندگی
پارت هفتم ( راز زندگی)😍
تهیونگ با همون سر و وضع رفت خونه میتسو رفت و رسید دم در خونه میتسو
تهیونگ هی زنگ میزد میتسو جواب نمیداد تا اینکه جواب داد
تهیونگ: الو چرا جواب نمیدی منو ببخش دست خودم نبود مست بودم نمیدونستم چی به چیه من معذرت میخوام ببخش
میتسو: نه من تورو نمیبخشم فیلم هم کنسله اگه نمی خوابیدیم معلوم نبود چکار میکردی دیگه هیچوقت نمیبخشمت م....ن......
گوشی میتسو قطع شد و تهیونگ نگران شد و هی زنگ میزد خاموش بود برای همین تهیونگ تصمیم گرف در رو بشکنه در رو شکوند و رفت داخل و دید میتسو روز زمین افتاده گوشی پرت شد اونور و بهوش شده تهیونگ سریع رفت بغلش کرد بردش تو ماشین و بردش بيمارستان
و دکتر اومد
تهیونگ : خانم دکتر چی شد ؟
دکتر:شما چیه این خانم میشید ؟
تهیونگ: ام....ام .. من..... همسرش ه هستم
دکتر: اون حالش خوبه فقط فشارش بالاست و الان بهوش میاد میتونین برین ببینینش
تهیونگ: مرسی
تهیونگ رفت داخل اتاق و دست میتسو رو گرفت و تا اینکه میتسو به هوش اومد میتسو دسته تهیونگ کشید
میتسو : من کجام چرا منو اوردی اینجا ؟(با گریه)
تهیونگ :حالت خوب نبود....(با بغض)
میتسو : تو چرا منو اوردی منکه گفتم نمیبخشمت (با گریه)
تهیونگ : من واقعا....( دست میتسو رو گرفت و گریه)
میتسو : من هیچ وقت با این کارت نمیبخشمت (گریه)
تهیونگ:.............
.........................................
منتظر پارت بعدی باشین😍😘
تهیونگ با همون سر و وضع رفت خونه میتسو رفت و رسید دم در خونه میتسو
تهیونگ هی زنگ میزد میتسو جواب نمیداد تا اینکه جواب داد
تهیونگ: الو چرا جواب نمیدی منو ببخش دست خودم نبود مست بودم نمیدونستم چی به چیه من معذرت میخوام ببخش
میتسو: نه من تورو نمیبخشم فیلم هم کنسله اگه نمی خوابیدیم معلوم نبود چکار میکردی دیگه هیچوقت نمیبخشمت م....ن......
گوشی میتسو قطع شد و تهیونگ نگران شد و هی زنگ میزد خاموش بود برای همین تهیونگ تصمیم گرف در رو بشکنه در رو شکوند و رفت داخل و دید میتسو روز زمین افتاده گوشی پرت شد اونور و بهوش شده تهیونگ سریع رفت بغلش کرد بردش تو ماشین و بردش بيمارستان
و دکتر اومد
تهیونگ : خانم دکتر چی شد ؟
دکتر:شما چیه این خانم میشید ؟
تهیونگ: ام....ام .. من..... همسرش ه هستم
دکتر: اون حالش خوبه فقط فشارش بالاست و الان بهوش میاد میتونین برین ببینینش
تهیونگ: مرسی
تهیونگ رفت داخل اتاق و دست میتسو رو گرفت و تا اینکه میتسو به هوش اومد میتسو دسته تهیونگ کشید
میتسو : من کجام چرا منو اوردی اینجا ؟(با گریه)
تهیونگ :حالت خوب نبود....(با بغض)
میتسو : تو چرا منو اوردی منکه گفتم نمیبخشمت (با گریه)
تهیونگ : من واقعا....( دست میتسو رو گرفت و گریه)
میتسو : من هیچ وقت با این کارت نمیبخشمت (گریه)
تهیونگ:.............
.........................................
منتظر پارت بعدی باشین😍😘
- ۱.۶k
- ۰۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط