MY FAVORITE ENEMY

"MY FAVORITE ENEMY"
GHAPTER:1
PART:۵۱

"ویو جنا"



.
.

و من که دلیل این رفتارش و می دونستم.
کرمم فعال شده بود..
بعد اونها خانواده هایه زیادی امدن و زن عمو اینا باهاشون صحبت کردن.

همه با هم گرم گرفته بودن دور یه میز که اون اقاعه و جونگکوک سمت میز امدن.

با امدنش همه بلند شدن که به جمع خودشون دعوتش کنن..



اون مرد و پسرش طرف دیگه میز نشستن..

تهیونگ کنار گوشم گفت:
_مراقب باش.

مراقب چی؟؟
جونگکوک که نمیتونه از رو صندلی بلند شه و یه تیر تو پیشونیم بزنه.

وقتی سرم و چرخوندم جونگکوک و دیدم که به من و تهیونگ نگاه میکرد.
نگاش از رو تهیونگ به من افتاد.

یه نگاه خاص و عجیب.

که برایه دقایقی بد//نم یخ زد.
یکی از مردا گفت:

_جئون بالاخره افتخار دادی ما شمارو ببینیم...؟
اون مرد خندید و گفت:

_دیگه گفتم سال اخر جونگکوکه و از طرفی خواطرتم و زنده کنم.
بقیه شروع کردن به معرفی بچه هاشون.به اون چون اونارو نمیشناخت.

وقتی به ما رسید عمو گفت.

_این پسرم تهیونگه..

و به تهیونگ اشاره کرد.

و بعد به من.

_ایشونم برادر زاده من هستش ..جنا

جئون*همون بابایه جونگکوک*به من نگاه کرد و نوع نگاهش کاملا تغییر کرد.

جئون: جنا؟؟
عمو: درسته..

سرش و تکون داد ولی نگاهش و از روم ورنداشت.

با یه لبخند الکی رو لبم بهش نگاه کردم و نگام و ازش گرفتم.
ولی سنگینی نگاهش و حس میکردم.

دستام از استرس بی دلیل خیس عرق شده بود. و یکم گرمم شد.

مامان هانا که طرف دیگه جئون نشسته بود هعی جلوش خودشیرینی میکرد.

یکم که گذشت اهنگ پخش شد و دانش اموزا برایه رقصیدن به وسط سالن رفتن..

این بهونه ایی شد که از اون جمع.دور بشم..

کنجکاو بودم راجب بابایه جونگکوک.

از شدت گرما دوباره رفتم تو بالکن.

چراغایه اصلی خاموش شدن و رقص نور شروع شد.

همونجور که گفتم این بیرون بهتر از داخل بود.

به سمت محافظایه بالکن که سنگی بودن رفتم و بیرون و نگاه کردم.

انقدر گرمم بود که که وقتی دنه برف رو بدنم مینشست سرماش و حس نمیکردم
دیدگاه ها (۲۲)

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۵۲"ویو جنا".انقدر گرمم بود ...

۶"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۵۳"ویو جنا".و از بالکن خار...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۵۰"ویو جنا".ولی جونگکوک پدر...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۴۹"ویو جنا"وقنی دیدم جدی می...

پشیمونی..پارت ۱۸ویو نویسندهجنا درحالی که نگاه سردش رو به کوک...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۷۰"ویو جنا"رو صندلی نشستم.و...

black flower(p,236)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط