جغد کوچولوی من

جغد کوچولوی من🦉:
part: 52
A:
باید از استرس دور باشه وگرنه ممکنه خیلی اتفاقای دیگه‌ای هم براش پیش بیاد و اینکه یه قضیه‌ای هستش که ما از تو دوربینا وقتی نگاه کردیم فهمیدیم سه نفر بودن یه نفر رو مینا خانم و سرگرم کردن و دو نفرم رفتن توی اتاق دیانا خانم و پرستار ما که رفت بهشون اخطار بده که الان فعلاً وقت ملاقات گذشته ولی ما وقتی رفتیم تو اتاق دوربینم نگاه کردیم فهمیدیم که پرستاره به اسم فاطمه موسیپور رو چاقو زدن و جنازشم بردن ما الان قشنگ صداهارم ضبط کردیم متوجه شدیم اسمشون شقایق وحید متین وحید رومینا خانمو سرگرم کردم و رومینا خانم با داد و اینا باهاش حرف می‌زد و وحید و شقایقم رفتن داخل اتاق
- ممنون
من دیگه امشب باید نقشه رو عملی می‌کردم
رفتم برای بچه‌ها بود قضیه رو توضیح دادم
پرستار با ناز و عشوه اومد گفت: آقای کاشی انگل خانم چیز خانم رحیمی می‌خواد شما رو ببینه
- یک بار دیگه این حرفا به زن من بزنی ببین چیکارت می‌کنم
پرستار: چیکارم می‌کنی منو می‌کنی
-ساکت جنده
رفتم توی اتاق
+ارسلان
-جونم دیانا عشقم میدونی مردم زنده شدم
+ارسلان مهکل نبود
-چی کی
+اونی که اومد دستگاه رو قط کنع نه متین بود نع مهکل نع شقایق اونا ربات بودن
یا این حرفش زدم زیر خنده
-ربات از کجا انقدر مطمئتی
+به کردنشون پیچ مهر وصل بود
من تازه متوجه شدم دیانا داره حرف میزنه

من تازه متوجه شدم دیانا داره حرف میزنه
-دیانا حرف میزنی
‌+چی
- دیانا داری حرف می‌زنیا
+ آخ جون بالاخره می‌تونم حرف بزنم ولی پامو حس نمی‌کنم
-چند هفته دیگه
+چی
-عزیزم دوهفته دیگه
+ارسلان من کار دارم
- عشقم منم به خدا کار دارم من منتظر تو می‌مونم تا تو خوب بشی بعدش با همدیگه کار می‌کنیم می‌تونی به یه تا از این دوستات بگی مثل ستایش کافه رو یا تمام کاراتو انجام بده
+ ارسلان می‌فهمی چی میگی ستایش نمی‌تونه اصلاً کار منو انجام بده کار شخصیمو نمی‌تونه یعنی چی من خودم پاهامو می‌خوام لعنت بر هستی
- عشقم چرا هستی
+ اگه هستی زودتر به من گفته بود من الان پامو داشتم پاهامو حس می‌کردم
- عزیزم اونا حتی هستی هم در جریان نذاشتن تازه فهمیدن هستی با ماس
+ یعنی چی فهمیدن
- بله وقتی توی سرم تو یه چیزی تزریق کردن هستی خانم ریده
+ وای یعنی لعنت بر این هستی یه کاریو درست نمی‌تونه انجام بده
- عزیزم ما امشب می‌خوایم نقشه رو عملی کنیم یه دونه از این بچه‌ها پیش تو می‌مونن
+ چی میگی ارسلان نمیشه من می‌خوام توی نقشه باشم قرار بود همگی با همدیگه باشیم
- عزیز دلم خوشگلم می‌دونی که ما قرار بود با همدیگه باشیم ولی دیگه دارن شورشو در میارن هر لحظه دارن یه بلایی به سرمون میارن هر لحظه دارن یه نقشه‌ای برامون می‌کشن
دیدگاه ها (۳)

جغدکوچولوی من🦉part : 53 A:+ اما من دلم می‌خواد خودم با چشم خ...

جغدکوچولوی من🦉: part: 54A: لباساتو بکنمبینا: چشملباساشو کند ...

جغد کوچولوی من 🦉: part: 51A: کارای بد+اره بعدم به مرور زمان ...

جغد کوچولوی من 🦉:part: 50A: داتشم با دیانا صحبت میکردمهستی ز...

رمان بغلی من پارت های ۸۹و۹۰و۹۱دیانا: دیگه از بیدار موندن ها ...

رمان بغلی من پارت۱۰۹و۱۱۰و۱۱۱ ارسلان: لبخند خبیثی رو لبم نشست...

رمان بغلی من پارت ۱۰۱و۱۰۲و۱۰۳ارسلان: دیانا دیانا: بله جایی و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط