وقتی تو مسابقه آسیب میبینی
وقتی تو مسابقه آسیب میبینی
پارت اول
امروز برای مسابقات والیبال به فرانسه اومده بودید این مسابقه هم برای تو هم برای هم تیمی هات و هم برای مردم کره واقعاً مهم بود و باید مدال طلا رو میبردید یکم از بطری ابت خوردی و به سمت مربی رفتی
مربی: خب بچه ها مسابقه تا یکم دیگه شروع میشه همه آماده اید ؟
همه:بله
مربی: این بازی مهمه ها الان هردو تیم مدال نقرن هرکی ببره طلا میگیره پس همه ی تلاشتون رو بکنید
داور:شروع شد بیاین تو زمین
مربی:ات حال بازیکن قدرتی( اسپکر) بده تو بجاش برو تو زمین
ات:من!
مربی: آره
ات:من نمیتونم به من گفتین تو زمین نمیزارینم
داور:بازی شروع شد
سریع رفتم تو زمین اما از استرس داشتم میمردم قرار نبود منو بزاره تو زمین فقط گفته بود بیا برات تجربه بشه برای سال های بعد ای خداااا کمکم کن
یک ساعت بعد
تا الان که خوب بازی کردم دو ست بازی کردیم ست اول ما و ست دوم اونها بردن این ست سوم بود و برای هر دو تیم سرنوشت ساز به خصوص الان که اونا ۲۳ و ما ۲۴ هستیم فقط یه امتیاز دیگه میخوایم
الان نوبت اونا بود که سرویس بزنن تا سرویس زد لیبرمون دریافت کرد اما خورد به سمت راست دستش و به سمت عقب رفت همه وایسادن چون توپ خیلی دور بود اما سریع دویدم رسیدم به توپ و با ساعد زدم به زیر توپ اما همون موقع پام پیچ خورد و سیاهی
از زبون نامجون
امروز ات بازی داشت اما بهم گفت مربیشون نمیزارتش تو زمین پس من بازی رو ندیدم داشتم تمرین میکردم با پسرا که مربیمون گفت
مربی: نامجون اون دوست دخترت نیست ؟
به تلویزیون نگاه کردم دیدم آره خودشه اما تو زمینه که
نامجون: میشه بعد از بازی ادامه بدیم ؟ لطفاً
مربی: باشه
با پسرا نشستیم جلوی تلویزیون شروع کردیم به دیدن مسابقه ات واقعاً خوب بازی میکرد
یک ساعت بعد
رسید به ست آخر همه داشتیم از استرس می مردیم که نوبت اونا شد سرویس بزنن یه لحظه دوربین رفت روی ات
تهیونگ:ات چقدر استرس داره
جیمین:اره ای کاش پیشش بودیم
تا سرویس زدن توپ رفت اون طرف ولی یهو آت دوید سمت توپ و تونست برش گردونه
همه:یسسس (ذوق کردن😂)
و پاسور پاس داد و یکی زد و
مجری:کره برد کره طلا گرفت (داد)
همه شروع کردن به خوشحالی کردن اما من هواسم پیش ات بود
مجری:انگار مشکلی پیش اومده
جیهوپ:چیشد ؟
نامجون:ات ات چرا پا نمیشه؟
جین:یعنی چی؟
مجری : آمبولانس آوردن از اینجا قشنگ معلوم نیست چه اتفاقی افتاده......مثل اینکه دوربین قطع شده سعی می کنیم با مربی تماس بگیریم و ببینیم چه اتفاقی برای آت افتاده
نامجون:یعنی چی آخه
سریع گوشیم و در آوردم و به مربی ات زنگ زدم اما هیچ کدوم جواب نمیدادن شماره ی هم تیمیش رو گرفتم که برداش
پارت اول
امروز برای مسابقات والیبال به فرانسه اومده بودید این مسابقه هم برای تو هم برای هم تیمی هات و هم برای مردم کره واقعاً مهم بود و باید مدال طلا رو میبردید یکم از بطری ابت خوردی و به سمت مربی رفتی
مربی: خب بچه ها مسابقه تا یکم دیگه شروع میشه همه آماده اید ؟
همه:بله
مربی: این بازی مهمه ها الان هردو تیم مدال نقرن هرکی ببره طلا میگیره پس همه ی تلاشتون رو بکنید
داور:شروع شد بیاین تو زمین
مربی:ات حال بازیکن قدرتی( اسپکر) بده تو بجاش برو تو زمین
ات:من!
مربی: آره
ات:من نمیتونم به من گفتین تو زمین نمیزارینم
داور:بازی شروع شد
سریع رفتم تو زمین اما از استرس داشتم میمردم قرار نبود منو بزاره تو زمین فقط گفته بود بیا برات تجربه بشه برای سال های بعد ای خداااا کمکم کن
یک ساعت بعد
تا الان که خوب بازی کردم دو ست بازی کردیم ست اول ما و ست دوم اونها بردن این ست سوم بود و برای هر دو تیم سرنوشت ساز به خصوص الان که اونا ۲۳ و ما ۲۴ هستیم فقط یه امتیاز دیگه میخوایم
الان نوبت اونا بود که سرویس بزنن تا سرویس زد لیبرمون دریافت کرد اما خورد به سمت راست دستش و به سمت عقب رفت همه وایسادن چون توپ خیلی دور بود اما سریع دویدم رسیدم به توپ و با ساعد زدم به زیر توپ اما همون موقع پام پیچ خورد و سیاهی
از زبون نامجون
امروز ات بازی داشت اما بهم گفت مربیشون نمیزارتش تو زمین پس من بازی رو ندیدم داشتم تمرین میکردم با پسرا که مربیمون گفت
مربی: نامجون اون دوست دخترت نیست ؟
به تلویزیون نگاه کردم دیدم آره خودشه اما تو زمینه که
نامجون: میشه بعد از بازی ادامه بدیم ؟ لطفاً
مربی: باشه
با پسرا نشستیم جلوی تلویزیون شروع کردیم به دیدن مسابقه ات واقعاً خوب بازی میکرد
یک ساعت بعد
رسید به ست آخر همه داشتیم از استرس می مردیم که نوبت اونا شد سرویس بزنن یه لحظه دوربین رفت روی ات
تهیونگ:ات چقدر استرس داره
جیمین:اره ای کاش پیشش بودیم
تا سرویس زدن توپ رفت اون طرف ولی یهو آت دوید سمت توپ و تونست برش گردونه
همه:یسسس (ذوق کردن😂)
و پاسور پاس داد و یکی زد و
مجری:کره برد کره طلا گرفت (داد)
همه شروع کردن به خوشحالی کردن اما من هواسم پیش ات بود
مجری:انگار مشکلی پیش اومده
جیهوپ:چیشد ؟
نامجون:ات ات چرا پا نمیشه؟
جین:یعنی چی؟
مجری : آمبولانس آوردن از اینجا قشنگ معلوم نیست چه اتفاقی افتاده......مثل اینکه دوربین قطع شده سعی می کنیم با مربی تماس بگیریم و ببینیم چه اتفاقی برای آت افتاده
نامجون:یعنی چی آخه
سریع گوشیم و در آوردم و به مربی ات زنگ زدم اما هیچ کدوم جواب نمیدادن شماره ی هم تیمیش رو گرفتم که برداش
۵.۱k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.