بچه ها جدا ادمین تون گشاده خوب
پارت ۷۸
من ازت متنفر نیستم
خیلیا بهم میگفتن دوست دارم.... چه الان چه تو بچگیم... بهم میگفتن دوست دارم و تنهات نمیزارم
پسری که عاشقش بودم و تظاهر نیکرد دوسم دارع تا ینفر دیگه رو دید
خیلی راحت مثل یه تیکه گوشت پرتم کرد دور
دوستام همیشه بهم میگفتن در حدی دوست داریم که به دنیا نمیدیمت
ولی الان یه دونشونم دورم نیستن... وقتی تو اوج فقیری بودم به هر کدومشون که زنگ زدن یجوری پیچوندنم.. کسایی که بهم میگفتن تو مشکلات هرکار از دستمون بربیاد برات انجام میدیم اون موقع که واقعا بهشون احتیاج داشتن
رفتن و ولم کردن
عشق و علاقه تو این دوره زمونه کشکه ته.. همه به فکر خدشونن
کسی برای ظرف مقابلش چنین کارایی رو نمیکنه
اشک میریختم و اونارو زمزمه میکردم سرم و انداختم پایین
من شوگا رو از ته دلم دوست داشتم... در حدی که حاضر بودم هرکاری کنم که پیشش بمونم... ولی اون تمام مدت دنبال یه راهی بود که از شرم خلاص شه
ای کاش بمیرم و دیگه اینهمه تحقیر شدن و نخاد که تحمل کنم
خستم... من برای زندگی کردن خیلی تلاش کردم
برا پیدا کردن یه آغوش همیشگی که برای همیشه برام باز باشه تلاش کردم
برا یه عشق بی شیله پیله تلاش کردم
ولی ثمره ای نکردم
عشق.. رفاقت...دوست داشتن... کسی که واقعا به فکرت باشه و غیره غیره همش کشکه تهیونگ.. الانم بزار برم و نزار که اینهمه زجر بشکم
تهیونگ درحالی که زل زده بود بهم لب زد
تهیونگ: درکت نیکنم... همه حرفاتو میفهمم که چی میگیـ.. اما
اما من نمتونم بزارم بری ات.. میدونی چرا؟
دستشو گذاشت رو قلبش
چون من قبلبم و پیش تو جا گذاشتم... من عاشقت شدم ات
من دنبالت امدم چون نگرانت بودم... چون دوستت داشتم
شاید بگی این عشق تو کشکه ولی... آستینش و بالا زد از بازو تا مچ دستش کاملا باند پیچی. شده بود
..........................
۲۸لایک
۱۰۰کامنت
من ازت متنفر نیستم
خیلیا بهم میگفتن دوست دارم.... چه الان چه تو بچگیم... بهم میگفتن دوست دارم و تنهات نمیزارم
پسری که عاشقش بودم و تظاهر نیکرد دوسم دارع تا ینفر دیگه رو دید
خیلی راحت مثل یه تیکه گوشت پرتم کرد دور
دوستام همیشه بهم میگفتن در حدی دوست داریم که به دنیا نمیدیمت
ولی الان یه دونشونم دورم نیستن... وقتی تو اوج فقیری بودم به هر کدومشون که زنگ زدن یجوری پیچوندنم.. کسایی که بهم میگفتن تو مشکلات هرکار از دستمون بربیاد برات انجام میدیم اون موقع که واقعا بهشون احتیاج داشتن
رفتن و ولم کردن
عشق و علاقه تو این دوره زمونه کشکه ته.. همه به فکر خدشونن
کسی برای ظرف مقابلش چنین کارایی رو نمیکنه
اشک میریختم و اونارو زمزمه میکردم سرم و انداختم پایین
من شوگا رو از ته دلم دوست داشتم... در حدی که حاضر بودم هرکاری کنم که پیشش بمونم... ولی اون تمام مدت دنبال یه راهی بود که از شرم خلاص شه
ای کاش بمیرم و دیگه اینهمه تحقیر شدن و نخاد که تحمل کنم
خستم... من برای زندگی کردن خیلی تلاش کردم
برا پیدا کردن یه آغوش همیشگی که برای همیشه برام باز باشه تلاش کردم
برا یه عشق بی شیله پیله تلاش کردم
ولی ثمره ای نکردم
عشق.. رفاقت...دوست داشتن... کسی که واقعا به فکرت باشه و غیره غیره همش کشکه تهیونگ.. الانم بزار برم و نزار که اینهمه زجر بشکم
تهیونگ درحالی که زل زده بود بهم لب زد
تهیونگ: درکت نیکنم... همه حرفاتو میفهمم که چی میگیـ.. اما
اما من نمتونم بزارم بری ات.. میدونی چرا؟
دستشو گذاشت رو قلبش
چون من قبلبم و پیش تو جا گذاشتم... من عاشقت شدم ات
من دنبالت امدم چون نگرانت بودم... چون دوستت داشتم
شاید بگی این عشق تو کشکه ولی... آستینش و بالا زد از بازو تا مچ دستش کاملا باند پیچی. شده بود
..........................
۲۸لایک
۱۰۰کامنت
۱۰.۰k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.