بند دل من به لبخندهای تو بند است

بند ِ دل ِ من به لبخندهای تو بند است.
برای دوست داشتنت اما لبخندهایت را نه دلت را لازم دارم.

از شعبده باز هم کاری ساخته نیست،گیرم طناب بکشد از دل من تا دل تو گیرم با دست هایی به پهلو باز که معلوم نیست برای حفظ تعادل است یا برای بغل کردن تو...

تمام طناب را راه بروم و نیفتم یا گیرم این لبخند لعنتی ات سوژه ی معروف ترین نقاش قرن بعد شود با این ها چیزی از قد تنهایی های من آب نمی رود،عزیزم و هنوز شب ها روی شعرهات غلت می زنم...
🦋❤❤🦋

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۴)

روزی که بازوان بلورین صبح دمبرداشت تیغ و پرده تاریک شب شکافت...

یک کودتاچیِ عاشقِ مستمیک انقلابی مشی دیوانهدنبال آزادی چشمان...

حکایتِ بارانِ بی‌امان استاین‌گونه که من دوستت می‌دارمشوریده‌...

فردا، اگر روز خوبی بود، مرابرای دیدن باران،برای قدم زدن کوچه...

بند دل منبه لبخندهای تو بند استبرای دوست داشتنت امالبخندهایت...

بند دل منبه لبخندهای تو بند استبرای دوست داشتنت امالبخندهایت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط