رمان دورترین نزدیک

#پارت_۲۲۷

شیدا: اما وقتی روح اون خونه رفت یادم نمیاد یه نفرمونم زندگی کرده باشه! فقط میگذرونیم ک بره! برامونم مهم نیست ک چجوری میگذره عه مامان بهم میگفتی خیلی احساساتیم! میدونی چند ساله گریه نکردم؟! چند روز پیش پسرتو با تیر زدن فقط بغض کردم اما نگران نباش همونجوری ک برای کسایی ک تورو ازمون گرفتن زندگی نذاشتیم اینم حل کردم
هروقت با شروین دعوام میشد میگفتی ب چند دقیقه نکشیده خودت میری اشتی میکنی دلت نازکه! اما دیگه نیستم دیگه انقدر بیرحم شدم ک هیچ کدوم از این ادما ارزش خوب بودنمو ندارن! شده مث میدون جنگ اگه ما نکشیم اونامارو میکشن اگه نزنیم اونا میزنن! خون مقابل خون
من نمیدونم دوست و رفیق چیه؟ زندگی کردن چیه؟ نمیدونم مهربون بودن یعنی چی! تو همه اینارو داشتی! تو خیلی با این ادما فرق داشتی! ببخشید ک مثل تو نیستم! اما مامان منکه نباید در برابر اینا ضعف نشون بدم! اینجا روی خوش نشون بدی باختی اینجا ی لحظه تردید و یبار رحم کردن ب این ادما مجازاتش خودکشیه
راستی بابام دلش تنگ شده! همه میگفتنا این دوروز نکشیده ازدواج میکنه و اینجوریه اونجوریه! اما بابا اینکارو نکرد! بعدتو همه چیو ول کرد حتی مارو! رفتن تو و نبود بابا مارو ب این روز انداخت مادرمو ازم گرفتن بابامو خورد کردن یبارم ب ما حق بدید یبارم از دید من ب ماجرا نگاه کنید مگه این ادما همونایی نیستن ک میگن برا خانوادشون جونشونو میدن!خب وقتی همه چیز مارو ازمون گرفتن باید باهاشون چیکار میکردیم؟! وقتی تو این جامعه عدالتی نیست باید منتظر کدوم قانون میموندیم!؟ وقتی قتل تورو حتی پلیس خودکشی تشخیص داد باید میگفتیم اره مامانم خسته شد خودش مارو ول کرد رفت؟ نه مامان! خودشون گفتن ما کشتیم! خود اون مرتیکه نمک نشناس گفت مادرتو من کشتم
مامان خیالت تخت باشه ها خود بدبختشون کردم شروین نذاشت مرتیکه زنده بمونه ک!خودم کاری کردم پسرش خودکشی کنه! درست عین جوری ک قتل تورو خودکشی جلوه دادن!اما من نکشتمش باید خودش خودکشی میکرد جلوی پدر قاتلش
منکه قاتل نیستم مامان من فقط حقمو میخواستم ندادن بهم ازم گرفتن زندگیمو
مامان میدونم الان داری گریه میکنی ولی گریه نکن دیگه ببین من گریه نمیکنم ببین خوبم شروینم خوبه چیزیش نشده ک تازه پسرت داره ازدواج میکنه منم میخوام ازدواج کنم
اما میدونی مامان!
نمی شه مگه نه؟ اینم ازم میگیرن! چون اینجا قانون همینه فقط خودت میمیونی و خودت نمیذارن زندگی کنی!
از هفت روز هفته فقط ی روزش با آرامش میگذره اونم شاید!!
من فقط پشت داداششمم بخاطرش هرکاری میکنم من کار بدی نکردم مامان
مارو میبخشی میدونم!
چون تو دلت نمیاد! تو هیچوقت دلت نیومد نبخشی!
تو همه رو میبخشی!...

#دورترین_نزدیک


#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #عشق #عاشقانه #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #شیک #جذاب #خاص #دخترونه