بازیگر p6

بدنش را لمس می کند

"اوه خدای من!"

دستیگره را می کشد تا این فرد گستاخ را ببیند و اما جثه ی ربکا در بدن نیمه برهنه فرو می رود و هر دو با هم می افتند

"یونگی!" Rebecca

از خشم دستش مشت می‌شود و با یک هل کم فشار جاهایش عوض می‌شود و یونگی در حالی که روی ربکا خیمه زده مشتی حواله صورتش می‌ کند

"تو به چه حقی انقدر با من راحتی؟" yoongi

مشت بعدی...

"مگه من بهت نمیگم دور و بر من نپلک؟!" yoongi

نکست مشت!

"تو چرا انقدر هرزه ای ؟؟؟!!!" yoongi

نفس نفس زنان بلند می‌شود
لباس هایش را با یک حرکت بر می‌دارد و کوچک ترین توجهی به ربکای بیهوش شده نمی کند

در حالی که لباس هایش را با دستان خونی درست می کند داخل ماشین می نشیند و با سرعت سمت خیابان می راند
در عمارت را با لگد باز می کند و اولین چیزی که به دستش می رسد را به زمین می کوبد و خرد می کند

"دختره ی خراب !"

گلدون، تلویزیون، تلفن و هر چیزی که به دستش می آمد را نابود می کرد
نفس نفس زنان روی مبل لش کرد
خسته بود و قبل آنکه دوباره صورتش فرم اخم به خودش بگیرد دقت کرد خبری از گرفتگی عضلات نیست

یک لحظه تمام احساساتش از حرکت ایستاد

"چرا خسته نیستم؟!" yoongi

کمی کتفش را تکان داد

"چرا بدنم تیک تیک صدا نمی کنه؟!" yoongi

از جا بلند شد

"کار اونه؟!" yoongi

دستش سمت موبایلش رفت اما آن را لمس نکرده از حرکت ایستاد

"میخوای زنگ بزنی چی بگی؟" yoongi

دستش افتاد

"بگی من ازت ممنونم که گرفتگی های منو رفع کردی اما پشیمون نیستم که داغونت کردم ؟ " yoongi

نیشخند زد

"داری باخت میدی جناب مین،اثرات همنشینی با یه دختر بچه اس!" yoongi

دوباره چشم هایش را بست
لب های او را ناخواسته و ناگهانی لمس کرده بود ، نمی دانست چه حسی دارد از اینکه کسی را بوسیده بود؟!

"اینکه بوسه حساب نمی شد فقط..." yoongi

دنبال چاره می گشت

"فقط یه لمس کوتاه از لبای خوشگلش بود!" yoongi

لبش را گزید

"آره فقط یه لمس کوتاه از لبای خوشگلش بود !"yoongi
دیدگاه ها (۱۱)

بازیگر p7

بازیگر p8

بازیگر p5

بازیگر p4

درخواستی

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط