فریبp41
فریبp41
روز تولد سول
_اول ارزو کن بعد شمارو فوت کن
سول دستاشو به هم گره زد و ارزو کرد بعد شمارو فوت کرد همه براش دست زدن
دیگه اخرای جشن بود که اتیش بازی شروع شد کوک سول رو گرفت تو بغلش و به اسمون خیره شد ات کنارش وایساده بود که یهو دستاشون به هم خورد ات کمی از کوک فاصله گرفت و سرشو انداخت پایین که کوک بهش گفت
_سرتو بالا بگیر تو همیشه هر اتفاقیم میوفتاد سرتو بالا میگرفتی پس الانم همین کارو کن خودت باش
ات فک کرد خودت باش این سوالی بود که سالها از خودش میپرسید که خود واقعیش کیه؟ ات دوباره به اسمون نگاه کرد و لبخند ریزی زد
اسمون اسمون اسمون اسمون
فلش بک به 8 سال پیش
_دوست دارم وقتی مردم درحال نگاه کردن به اسمون ابی یا سیاه بمیرن دوست ندارم درحال نگاه کردن به قیافه دکترا بمیرم
_بستنیتو بخور از مرگ چیزی نگو تو قرار نیست بمیری
پایان فلش بک
۲هفتع بعد تولد سول
_اتتتتت(با حالت اکو شده بخونین)
_کو...ک
خبر نگار:یک ون سیاه با پلاک..... به خانوم لی ات زده و فرار کرده پلیسا دارن همه جارو میگردن و امبولانس داره لی ات رو میبره سمت بیمارستان از وظیعت لی ات خبردار میشسم و به شما گذارش میدیم تا
5 دقیقه قبل تصادف
_این همه راه کشوندیم اوردیم اینجا تا باهم هات چاکلت بخوریم؟ اونم تو کافه ای که ی زمونی پاتقمون بود جونگ کوک شی؟
کوک دوید و رفت اون ور خیابون و با دستش اشاره کرد اتم بره اون ور ات ایگویی گفت و شروع کرد به راه رفتن سمت کوک ولی در ی لحضه درد نور و صدای وحشتناکی حس کرد وقتی چشماشو باز کرد دید رو هوا معلقه و وقتی دوباره چشاشو بست باز کرد دید که کوک داره میدوعه سمتش
_...ک...وک هق...نمیخوام... بمی....رم
کوک دوید رفت پیش ات و ات رو کشید تو بغلش سرش همینجوری داشت خون ریزی میکرد و کوک نمیدونست چیکار کنه
ویو کوک
امروز میخواستم به ات ثابت کنم که چقد دوستش دارم برای همین بردمش به کافه قدیمی که باهم میرفتیم دویدم رفتم اون ورد خیابون و به ات گفتم بیاد به کافه نگاه کردم و وقتی برگشتم که به ات نگاه کنم تو ی لحظه ی ماشین سیاه بهش زد ات رفت هوا چ چند متر اونرتر افتاد ی لحظه خون توی رگ هام سرد شد پاهام ناخوداگاه سمت ات دویدن ات رو کشیدم تو بغلم همینجوری داشت خونریزی میکرد
ویو بیمارستان
رسیدن بیمارستان و ات رو بردن داخل اتاق عمل کوک جلوی در اتاق عمل نشست رو زمین و به دستاش که غرق خون بود نگاه کرد
_من چیکار کردم
روز تولد سول
_اول ارزو کن بعد شمارو فوت کن
سول دستاشو به هم گره زد و ارزو کرد بعد شمارو فوت کرد همه براش دست زدن
دیگه اخرای جشن بود که اتیش بازی شروع شد کوک سول رو گرفت تو بغلش و به اسمون خیره شد ات کنارش وایساده بود که یهو دستاشون به هم خورد ات کمی از کوک فاصله گرفت و سرشو انداخت پایین که کوک بهش گفت
_سرتو بالا بگیر تو همیشه هر اتفاقیم میوفتاد سرتو بالا میگرفتی پس الانم همین کارو کن خودت باش
ات فک کرد خودت باش این سوالی بود که سالها از خودش میپرسید که خود واقعیش کیه؟ ات دوباره به اسمون نگاه کرد و لبخند ریزی زد
اسمون اسمون اسمون اسمون
فلش بک به 8 سال پیش
_دوست دارم وقتی مردم درحال نگاه کردن به اسمون ابی یا سیاه بمیرن دوست ندارم درحال نگاه کردن به قیافه دکترا بمیرم
_بستنیتو بخور از مرگ چیزی نگو تو قرار نیست بمیری
پایان فلش بک
۲هفتع بعد تولد سول
_اتتتتت(با حالت اکو شده بخونین)
_کو...ک
خبر نگار:یک ون سیاه با پلاک..... به خانوم لی ات زده و فرار کرده پلیسا دارن همه جارو میگردن و امبولانس داره لی ات رو میبره سمت بیمارستان از وظیعت لی ات خبردار میشسم و به شما گذارش میدیم تا
5 دقیقه قبل تصادف
_این همه راه کشوندیم اوردیم اینجا تا باهم هات چاکلت بخوریم؟ اونم تو کافه ای که ی زمونی پاتقمون بود جونگ کوک شی؟
کوک دوید و رفت اون ور خیابون و با دستش اشاره کرد اتم بره اون ور ات ایگویی گفت و شروع کرد به راه رفتن سمت کوک ولی در ی لحضه درد نور و صدای وحشتناکی حس کرد وقتی چشماشو باز کرد دید رو هوا معلقه و وقتی دوباره چشاشو بست باز کرد دید که کوک داره میدوعه سمتش
_...ک...وک هق...نمیخوام... بمی....رم
کوک دوید رفت پیش ات و ات رو کشید تو بغلش سرش همینجوری داشت خون ریزی میکرد و کوک نمیدونست چیکار کنه
ویو کوک
امروز میخواستم به ات ثابت کنم که چقد دوستش دارم برای همین بردمش به کافه قدیمی که باهم میرفتیم دویدم رفتم اون ورد خیابون و به ات گفتم بیاد به کافه نگاه کردم و وقتی برگشتم که به ات نگاه کنم تو ی لحظه ی ماشین سیاه بهش زد ات رفت هوا چ چند متر اونرتر افتاد ی لحظه خون توی رگ هام سرد شد پاهام ناخوداگاه سمت ات دویدن ات رو کشیدم تو بغلم همینجوری داشت خونریزی میکرد
ویو بیمارستان
رسیدن بیمارستان و ات رو بردن داخل اتاق عمل کوک جلوی در اتاق عمل نشست رو زمین و به دستاش که غرق خون بود نگاه کرد
_من چیکار کردم
۸.۰k
۱۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.