تک پارتی
#تک_پارتی
#سونگمین
《وقتی بعد چند سال..》
علامت ا.ت+ علامت سونگمین_
ویو ا.ت...
رو چمن ها دراز کشیده و به خوشگلی ماه خیره شده بود عجیب بود ها همه چیز تورو به یاد اون مینداخت و این دیونت میکرد دلت براش تنگ شده بود ولی خوب...
با صدای زنگ گوشیت از فکرا خارج شده و گوشیتو جواب دادی مامانت بود..
گوشیو جواب دادی..
+جانم مامان؟
(علامت مادرش£)
£ا.ت...
+جانم؟چیشده مامان؟
£ا.ت زو...د..بیا...خونه..
با استرس از رو چمنا بلند شدی و همینطور که داشتی میرفتی به سمت ماشینت ادامه دادی..
+چیشده مامان؟
£سونگم...ین...برگشته!
با شنیدن اسمش تو جات مکث کردی..
£ا.تتت سونگمین برگشته!
گوشی از دستت رو زمین افتاد اون اون..که غیبش زده بود چرا دوباره امد!!
زود خودتو به ماشین رسوندی و با سرعت زیادی خودتو به خونه رسوندی..
وقتی از ماشین پیاده شدی دویدی سمت خونه درو که باز کردی همه جا سوت کور بود و این بیشتر اذیتت میکرد به طبقه بالا که رفتی دیدی سونگنین...عشقت...زندگیت رو مبل نشسته و دو دستاشو قفل موهاش کرده بود...
با دیدنش قلبت تیر کشید که باعث شد صدات از درد دربیاد..
+آیی
با صدات که مثل باند تو خونه اکو شده بود همه رو متوجه حضورت کرده بودی..
£ا.تتتت..
_ا.ت؟
سرتو خم کرده بودی نمیخواستی قیافشو ببینی نمیخواستی گریت بگیره میخواستی انتقام بگیری نزدیک شدن کسی رو حس میکردی پس زود سرتو بلند کرده و بهش زل زدی...سونگمین بود
_عش...
+خفه شو...
_ا.ت..
+گفتممم خفههه شوووو اینجاا چه غلطی میکنی ها چرا پس از دو سال برگشتی ها برگرد به اون گورت نمیخوام دیگه ببینمت...
برگشتی خواستی بری که محکم از پشت بغلت کرد..
خواستی چیزی بگی که صدای گریه های مردونش تو گوشت پخش و مانع کارت شد..
تو هم بغض کردی..
_ببخشید بیب...مجبور بودم ا.ت..خواهش میکنم برگرد...قول مید...
+ادامه نده..(بغض)یا تو واقعا...
میدونی چیا کشیدنم میدونی مردم و زنده شدم؟؟؟
قطره اشکت از چشات رو لباسش میریخت و تو کنترلی بر خودت نداشتی..
از بازو هات گرفت و تورو به سمت خودش برگردوند..
_ببخشید ا.ت...خواهش میکنم..فقط یه شانس بهم بده قول میدم جبران کنم هوم..؟خواهش میکنم..
به چشای خوشگلش زل زدی پشیمونی رو میتونستی از چشمات بخونی دلتو به دریا زدی و محکم رفتی تو بغلش...
دستاشو دور کمرت حلقه زد و گفت:مرسی..زندگیم...مرسی عشقم..قول....میدم دیگه تنهات نمیذارم..
خودتو بیشتر بهش فشار دادی و آروم دم گوشش زمزمه کردی:چون عاشقتم یه شانس دیگه بهت میدم کیم سونگمین...
The end...
《کادویی از طرف یورآ》
#سونگمین
《وقتی بعد چند سال..》
علامت ا.ت+ علامت سونگمین_
ویو ا.ت...
رو چمن ها دراز کشیده و به خوشگلی ماه خیره شده بود عجیب بود ها همه چیز تورو به یاد اون مینداخت و این دیونت میکرد دلت براش تنگ شده بود ولی خوب...
با صدای زنگ گوشیت از فکرا خارج شده و گوشیتو جواب دادی مامانت بود..
گوشیو جواب دادی..
+جانم مامان؟
(علامت مادرش£)
£ا.ت...
+جانم؟چیشده مامان؟
£ا.ت زو...د..بیا...خونه..
با استرس از رو چمنا بلند شدی و همینطور که داشتی میرفتی به سمت ماشینت ادامه دادی..
+چیشده مامان؟
£سونگم...ین...برگشته!
با شنیدن اسمش تو جات مکث کردی..
£ا.تتت سونگمین برگشته!
گوشی از دستت رو زمین افتاد اون اون..که غیبش زده بود چرا دوباره امد!!
زود خودتو به ماشین رسوندی و با سرعت زیادی خودتو به خونه رسوندی..
وقتی از ماشین پیاده شدی دویدی سمت خونه درو که باز کردی همه جا سوت کور بود و این بیشتر اذیتت میکرد به طبقه بالا که رفتی دیدی سونگنین...عشقت...زندگیت رو مبل نشسته و دو دستاشو قفل موهاش کرده بود...
با دیدنش قلبت تیر کشید که باعث شد صدات از درد دربیاد..
+آیی
با صدات که مثل باند تو خونه اکو شده بود همه رو متوجه حضورت کرده بودی..
£ا.تتتت..
_ا.ت؟
سرتو خم کرده بودی نمیخواستی قیافشو ببینی نمیخواستی گریت بگیره میخواستی انتقام بگیری نزدیک شدن کسی رو حس میکردی پس زود سرتو بلند کرده و بهش زل زدی...سونگمین بود
_عش...
+خفه شو...
_ا.ت..
+گفتممم خفههه شوووو اینجاا چه غلطی میکنی ها چرا پس از دو سال برگشتی ها برگرد به اون گورت نمیخوام دیگه ببینمت...
برگشتی خواستی بری که محکم از پشت بغلت کرد..
خواستی چیزی بگی که صدای گریه های مردونش تو گوشت پخش و مانع کارت شد..
تو هم بغض کردی..
_ببخشید بیب...مجبور بودم ا.ت..خواهش میکنم برگرد...قول مید...
+ادامه نده..(بغض)یا تو واقعا...
میدونی چیا کشیدنم میدونی مردم و زنده شدم؟؟؟
قطره اشکت از چشات رو لباسش میریخت و تو کنترلی بر خودت نداشتی..
از بازو هات گرفت و تورو به سمت خودش برگردوند..
_ببخشید ا.ت...خواهش میکنم..فقط یه شانس بهم بده قول میدم جبران کنم هوم..؟خواهش میکنم..
به چشای خوشگلش زل زدی پشیمونی رو میتونستی از چشمات بخونی دلتو به دریا زدی و محکم رفتی تو بغلش...
دستاشو دور کمرت حلقه زد و گفت:مرسی..زندگیم...مرسی عشقم..قول....میدم دیگه تنهات نمیذارم..
خودتو بیشتر بهش فشار دادی و آروم دم گوشش زمزمه کردی:چون عاشقتم یه شانس دیگه بهت میدم کیم سونگمین...
The end...
《کادویی از طرف یورآ》
۲۳.۷k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.