عشق پر دردسر پارت ۲۰
#ممد
فردای همون روز با نیکا رفتیم کارای مربوط به ازدواج رو انجام دادیم
واسه ی ۸ تیر وقت عقد گرفتیم
مراسم عقد:
#نیکا
خیلی خوشحال بودم چون امروز به طور رسمی زن ممد میشدم
صبح با دیانا رفتیم آرایشگاه
#دیانا
امروز ۸ تیر بود روزی که ممد قرار بود با نیکا عقد کنه خیلی خوشحال بودم
با نیکا رفتیم آرایشگاه و کارای مربوطه رو انجام دادیم
#ارسلان
با ممد رفتیم آرایشگاه و اسلاح کردیم
خیلی ذوق داشتیم انگار عروسی خودم بود
بعد از عقد :
#ممد
رفتیم یه رستوران که جشن بگیریم منم یه کیک سفارش دادم و همه رو دعوت کردم برای نیکا هم یه کادو گرفتم
خیلی وقت بود که بهم میگفت دلم سگ میخواد منم تصمیم گرفتم که واسه کادوی عقد واسش سگ بگیرم
#نیکا
بعد عقد با بچه رفتیم رستوران تا جشن بگیریم بعد از همه چی ممد گفت که یه کادو بارم خریده هیجان زده شدم نمیدونستم چی هست چشامو بست و با شمارش ۱،۲،۳ چشامو باز کردم و با دیدن یه سگ کوچولو و کیوت رو به رو شدم
اصلا فکرشو نمیکردم که اینکارو بکنه
ببخشید کم بود چون مهمون داریم نمیتونم بیشتر بزارم
اگه لایک هاش به ده برسه پارت بعدی رو میزارم
فردای همون روز با نیکا رفتیم کارای مربوط به ازدواج رو انجام دادیم
واسه ی ۸ تیر وقت عقد گرفتیم
مراسم عقد:
#نیکا
خیلی خوشحال بودم چون امروز به طور رسمی زن ممد میشدم
صبح با دیانا رفتیم آرایشگاه
#دیانا
امروز ۸ تیر بود روزی که ممد قرار بود با نیکا عقد کنه خیلی خوشحال بودم
با نیکا رفتیم آرایشگاه و کارای مربوطه رو انجام دادیم
#ارسلان
با ممد رفتیم آرایشگاه و اسلاح کردیم
خیلی ذوق داشتیم انگار عروسی خودم بود
بعد از عقد :
#ممد
رفتیم یه رستوران که جشن بگیریم منم یه کیک سفارش دادم و همه رو دعوت کردم برای نیکا هم یه کادو گرفتم
خیلی وقت بود که بهم میگفت دلم سگ میخواد منم تصمیم گرفتم که واسه کادوی عقد واسش سگ بگیرم
#نیکا
بعد عقد با بچه رفتیم رستوران تا جشن بگیریم بعد از همه چی ممد گفت که یه کادو بارم خریده هیجان زده شدم نمیدونستم چی هست چشامو بست و با شمارش ۱،۲،۳ چشامو باز کردم و با دیدن یه سگ کوچولو و کیوت رو به رو شدم
اصلا فکرشو نمیکردم که اینکارو بکنه
ببخشید کم بود چون مهمون داریم نمیتونم بیشتر بزارم
اگه لایک هاش به ده برسه پارت بعدی رو میزارم
۶.۷k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.