پادشاه(پارت ۵)
پادشاه(پارت ۵)
(تهیونگ = پادشاه شین وو= سرباز)
شین وو بدون هیچ حرفی کفش هارو برداشت و با کفش میهو عوض کرد
شین وو: خوبه
میهو: آره ولی من پولشو نمیدم
*میهوفرار کرد*
شین وو: *خنده* عجب بچه آیه
*توقصر*
شین وو: این اتاق تو هس
میهو: چ خوشگله
شین وو: حالا وسایلت رو زود بزار کار داریم
میهو: باش بریم
(خواجه زن = خ.ز)
خ.ز : خوانم میهو بفرمایید اون جا بشینید
*اشاره به یه اتاق *
میهو: چشم
*بعد نشستن*
خ.ز : باید این قانون ها رو حفظ کنید
میهو: این قدر قانون داریم
خ.ز: غر نزن باید حفظ کنی
میهو: همش رو امروز باید حفظ کنم
خ.ز: آره
پرش زمانی به شب
میهو: تموم نشد
خ.ز : آره تموم شد
میهو:عه از گوشم خون میاد
خ.ز : عادیه خب حالا باید بیری پیش شاه تا شامش رو بدی
میهو: م..من تازه کارم
خ.ز:اشکال نداره برو موفق باشی
میهو:ممنون
*بعد اینکه رفتن پیش تهیونگ *
....
اسلاید دوم کفش های میهو که شین وو براش خریده بود
(تهیونگ = پادشاه شین وو= سرباز)
شین وو بدون هیچ حرفی کفش هارو برداشت و با کفش میهو عوض کرد
شین وو: خوبه
میهو: آره ولی من پولشو نمیدم
*میهوفرار کرد*
شین وو: *خنده* عجب بچه آیه
*توقصر*
شین وو: این اتاق تو هس
میهو: چ خوشگله
شین وو: حالا وسایلت رو زود بزار کار داریم
میهو: باش بریم
(خواجه زن = خ.ز)
خ.ز : خوانم میهو بفرمایید اون جا بشینید
*اشاره به یه اتاق *
میهو: چشم
*بعد نشستن*
خ.ز : باید این قانون ها رو حفظ کنید
میهو: این قدر قانون داریم
خ.ز: غر نزن باید حفظ کنی
میهو: همش رو امروز باید حفظ کنم
خ.ز: آره
پرش زمانی به شب
میهو: تموم نشد
خ.ز : آره تموم شد
میهو:عه از گوشم خون میاد
خ.ز : عادیه خب حالا باید بیری پیش شاه تا شامش رو بدی
میهو: م..من تازه کارم
خ.ز:اشکال نداره برو موفق باشی
میهو:ممنون
*بعد اینکه رفتن پیش تهیونگ *
....
اسلاید دوم کفش های میهو که شین وو براش خریده بود
۶.۳k
۲۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.