موهامو تازه شونه کرده بودم اَه😏
_موهامو تازه شونه کرده بودم اَه😏
نگاهش سرد شد با تعجب به تغییر حالتش نگاه کرد ازش فاصله گرفت و به سمت در رفت
_موهات زیادی بلنده یا ببافشون یا کوتاه کن
یک چیزی انگار در قلبش شکست
گفت موهایش را کوتاه کند آخر چرا ؟🤨
موی بلند بیشتر به او میامد مگر همه مردها دوست ندارن زنشون موهاشون بلند باشه !
آه اتیلا همه چیزش متفاوته:/
چایش را سر کشید و از روی صندلیش بلند شد نگاهش بهش افتاد سرش پایین بود و داشت با خرده نونهای روی میز بازی میکرد نفسش را در هوا فوت کرد با دو انگشت پیشانیش را فشرد یک دلش میگفت برو جلو و آرامش کن ولی یک ندایی در درونش میگفت مهربون نشو نزار وابستت شه
کیفش را از روی اپن برداشت و پشتش را بهش کرد
_این چند روز به آراگل و آرالیا میگم پیشت بمونن یا تو برو خونه مامانم اینا
با حرص سرش را بالا آورد خواست بگوید من نیازی به کسی ندارم بچه نیستم جناب کیانی
ولی در جواب فقط توانست بگوید
_لازم نیست نمیخوام بیخودی اونا زا به راه شن چهار روزه از تنهایی نمیترسم
چیزی نگفت و از آشپزخانه بیرون زد
نگاهش سرد شد با تعجب به تغییر حالتش نگاه کرد ازش فاصله گرفت و به سمت در رفت
_موهات زیادی بلنده یا ببافشون یا کوتاه کن
یک چیزی انگار در قلبش شکست
گفت موهایش را کوتاه کند آخر چرا ؟🤨
موی بلند بیشتر به او میامد مگر همه مردها دوست ندارن زنشون موهاشون بلند باشه !
آه اتیلا همه چیزش متفاوته:/
چایش را سر کشید و از روی صندلیش بلند شد نگاهش بهش افتاد سرش پایین بود و داشت با خرده نونهای روی میز بازی میکرد نفسش را در هوا فوت کرد با دو انگشت پیشانیش را فشرد یک دلش میگفت برو جلو و آرامش کن ولی یک ندایی در درونش میگفت مهربون نشو نزار وابستت شه
کیفش را از روی اپن برداشت و پشتش را بهش کرد
_این چند روز به آراگل و آرالیا میگم پیشت بمونن یا تو برو خونه مامانم اینا
با حرص سرش را بالا آورد خواست بگوید من نیازی به کسی ندارم بچه نیستم جناب کیانی
ولی در جواب فقط توانست بگوید
_لازم نیست نمیخوام بیخودی اونا زا به راه شن چهار روزه از تنهایی نمیترسم
چیزی نگفت و از آشپزخانه بیرون زد
۱.۹k
۱۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.