هیولای اتاق من (part21)
که هیچی نشد ههاها 😂😂😂
به قول دوست شریفم نمکام تمام نشه 😂😂
خب خب شروع میکنیم
کوک تهیونگ از راه رسیدن با دیدن وضع ات نگران شدند به سمت ات رفتند ات دیگه نمی توانست چیزی را درست ببینه و بیهوش شد یونگی به جیمین گفت که مار ات را نیش زده مار سمی بود پای ات را دید زخمش عفونت کرده بود از پاش هنوز خون میامد جیمین به کوک گفت بره یه نوع گلی را پیدا کنه تهیونگ هم رفت دستمال با اب اورد و میذاشت رو سر ات تا تبش بیاد پایین توی خواب اروم میگفت سرده نکنید لطفا داشت خواب میدید و هزیون میگفت برا خودش بعد از اینکه تبش یکم اومد پایین پتو را عوض کرده بودند و روی ات انداختند ات از اون موقع تاحالا هیچ چیز مقوی نخورده بود یکم براش غذا درست کردند و گذاشتند بپزه کوک از راهرسید گل را گرفت و توی هاون کوبید و با اب جوش مخلوط کرد روی زخم ات ریخت که ات یه جیغ که صداش از ته چاه میامد زد اما مثل ابشار گریه میکرد اروم روی پاش مخلوط را ریختو باند پیچی کرد یکم نشستن کنار تخت ات و به ات نگاه میکردند که همشون از خستگی به خوابی عمیق رفتند یهو.............
به قول دوست شریفم نمکام تمام نشه 😂😂
خب خب شروع میکنیم
کوک تهیونگ از راه رسیدن با دیدن وضع ات نگران شدند به سمت ات رفتند ات دیگه نمی توانست چیزی را درست ببینه و بیهوش شد یونگی به جیمین گفت که مار ات را نیش زده مار سمی بود پای ات را دید زخمش عفونت کرده بود از پاش هنوز خون میامد جیمین به کوک گفت بره یه نوع گلی را پیدا کنه تهیونگ هم رفت دستمال با اب اورد و میذاشت رو سر ات تا تبش بیاد پایین توی خواب اروم میگفت سرده نکنید لطفا داشت خواب میدید و هزیون میگفت برا خودش بعد از اینکه تبش یکم اومد پایین پتو را عوض کرده بودند و روی ات انداختند ات از اون موقع تاحالا هیچ چیز مقوی نخورده بود یکم براش غذا درست کردند و گذاشتند بپزه کوک از راهرسید گل را گرفت و توی هاون کوبید و با اب جوش مخلوط کرد روی زخم ات ریخت که ات یه جیغ که صداش از ته چاه میامد زد اما مثل ابشار گریه میکرد اروم روی پاش مخلوط را ریختو باند پیچی کرد یکم نشستن کنار تخت ات و به ات نگاه میکردند که همشون از خستگی به خوابی عمیق رفتند یهو.............
۵.۴k
۰۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.