جشنایرانی

#جشن_ایرانی
نگاهی به پیدایش شب چله⭐️

در گذشته‌های دور و بسیار دورتر از زمان زرتشت پیامبر، در ایران باستان، مردمانی که با دام‌پروری و کشاورزی زندگی خود را می‌گذراندند، با دوگانگی‌ها و دشواری‌های زیست‌بوم روبرو بودند.
سپیدی و سیاهی، خوبی و بدی، روشنی و تیرگی، دوستی و دشمنی، گذشت و کینه و... برخی از این دوگانگی‌ها بودند.
در باور آن‌‌ها آنچه برای زندگی‌شان خوب بود نشانه‌ی خدای خوب و آنچه برای زندگیشان زیان‌آور بود نشانه‌ی خدای بد شمرده می‌شد.
از این رو آن‌ها روز و روشنایی که در آن بالندگی و کوشش بود، دوست داشتند و با فرارسیدن شب آتش می‌افروختند تا از روشنایی پاسداری کنند.
در شب‌های دراز زمستان گرد هم می‌آمدند و آتش می‌افروختند و در درازترین شب سال، به انگیزه‌ی اینکه از فردا دوباره روشنایی و روز درازتر خواهد شد، شادی می‌کردند.
در این شب میوه‌هایی که نگه‌داری کرده بودند، آجیل و خوراکی‌های دیگر فراهم می‌کردند و به پیشواز چله‌ی بزرگ می‌رفتند.

⛺️"چله" چیست؟
چله‌ی بزرگ از فردای یلدا آغاز شده و تا جشن سده (چهل روز) دنباله داشت. در چله‌ی بزرگ هوا بسیار سرد بود ولی با فرا رسیدن جشن سده(۱۰ بهمن) و پایان چله‌ی بزرگ، چله‌ی کوچک (چهل روز دوم) آغاز می‌شد و تا ۲۰ اسپند دنباله داشت. در چله‌ی کوچک از سرمای هوا به آرامی کاسته می‌شد. پس از چله‌ی کوچک نیز آب و هوا نوید فرا رسیدن گرما، بهار و شکفتن گل‌ها را می‌داد.

🍎چرا رنگ سرخ؟
رنگ سرخ در آیین مهر، نشانه‌ی فراز آمدن روشنایی و زایش شید(نور) است. همچنین میوه‌های سرخ، میوه‌هایی هستند که بر پایه‌ی دانش امروز ما دارای پاداُکسایِش*(آنتی‌اکسیدان) فراوانند و از تن آدمی در برابر بیماری‌ها نگه‌داری می‌کنند.

📜یکی از آیین‌های شب چله از دیرباز، داستان‌گویی درباره‌ی دلاوری‌های پهلوانان میهن و سربلندی‌های آنان بود. شب چله که با شادی و سرور همراه بود، تا سپیده‌دم دنباله داشت تا بتوان زایش شید را پس از تاریکی و شبی سرد نگریست.
همچنین گرایش به شید و روشنایی می‌تواند نمادی از گرایش به آگاهی در ایرانیان باشد.☀️🔥☀️✨☀️💫
دیدگاه ها (۰)

#جشن_ایرانی همه جای ایران سرای من است ۴در آیین‌های کهن سیستا...

همه جای ایران سرای من است ۵

#جشن_ایرانی همه جای ایران سرای من است ۳بسیاری از آیین‌های #ی...

#جشن_ایرانی همه جای ایران سرای من است ۲در آذربادگان(آذربایجا...

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

.فصل درو تمام شد و بااینکه تابستان هنوز پابرجا بود،چهره‌اش ت...

چپتر ۸ _ سایه های تارهوا سردتر از همیشه بود. باربارا با گلدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط