دیوانه بازی 🅟➎*
دیوانه بازی 🅟➎*
ات ویو:
کارم کردم رفتم سمت میز پیش مرت بهش گفتم باید برم سرویس بهداشتی ترک کردم اونجارو:) رفتم جلو اینه سرویس بهداشتی چند دیقه به خودم خیره شدم و بعد مثل دیوونه که ذهنشون بهم ریخته بود موهامو بهم ریختم
+حالا چیکار کنم من(با صدای نسبتا بلند)
اوفف داشتم به دستم اب میزدم که متوجه نگاه های کسی شدم چشمامو به سمت اینه بردم متوجه مردی اشنا شدم یه خلافکار یه همکار یا یه دشمن؟ با صدای نسبتا بلندی گفتم
+دم در واینستا بیا تو!
مرد کت شلوار پوشش یواش یواش به سمتم اومد و با صدای بمی گفت
(مرده/)
/دیدار دوباره به خیر بانو هوانگ!
اب دستمو تکون دادم به سمتش برگشتم
+نشناختمت اومم مستر
با سرعت بیاید دستشو به سمت موهام برد کشیدشون به طور یکه از پشت یکم به عقب کشیده شدم
+داری چه غلطی میکنی...
/پس تو کسی که زندگیش نابود کردی نمیشناسی بانو؟
درحالی که بیشتر میکشید
+میدونی با کی طرفی احمق...
/به خوبی میدونم یه اشغال یه اضافی یه هر*زه که زندگیم نابود کرد..
هیچکس اونجا نبود هیچکش رسما ات طرفا به همجا نگاهی انداخت دوربینی نبود!
+پس بهت نشون میدم کی هستم..
ات دست مرد که رو موهاش بود کشید و پیچوند با یه حرکت مردو انداخت زمین اون مرده داشت سرفه میکرد ات یکم به خودش اومد موهاشو درست کرد به سمت تن افتاده اون م`رد رفت و پاهاشو که کفشه پاشنه بلند داشت روی سینه مرد قرار داشت فشار داد
+چطور جرئت کردی به موهای با ارزشم دست بزنی؟ هوم
+حقته بمیری! اما نه به دست من شاید نه بزار اسپویل نکنم
و با پا یه لگدی به صورت اون یارو زد
ات یکم پاهاشو تکون داد از تن افتاده اون یارو فاصله گرفت کیفشو برداشت و از توش موبایلشو دراورد و به هیون زنگ زد
+بیا و این گوهو جمع کن هیون
و قطع کردم رفتم بالا سرش یکم خم شدم
+از این ببعد یاد بگیر با کی در میوفتی
و تف کرد تو صورتش
پاشدم و کیفم انداختم رو دوشم و رفتم از سرویس بهداشتی بیرون که اونو دم در دیدم! چطور متوجه اش نشدم!..
کوک ویو:
بعد از اجرا اون پرنسس دیوونه به سمت میزی رفت اون پسرع کیه منو جیمین تو جامون نشسته بودیم که دلم اروم نگرفت اوف چرا اینجوری شد سمت اون میز رفتم
_هوی
-چیه
_اسمت چیه 😐
-مرت •-•
-رابط ه تو با اون دختر چیه
-بتوچه مردک چغندر
_میخوای بهت ادب یاد بدم..
-باشه چرا انقدر وحشی میشی عمه امه 🗿
_کجا رفت
-سرویس بهداشتی بور سریع پیشش
کوک رفت و
-اخیش یکم ات اذیت کنیم یاع یاع
کوک ویو:
به طور عجیبی میخواستم باهاش رودرو شم بهس مت سرویس بهداشتی رفتم که متوجه مردی شدم که وارد سرویس زنان شدم به سمتش رفتم دم در سرویس وایستادم درش کامل باز کرده بود(دوستان میدونید که دستشویی رستورانا اونم خارجیا چطورن 🗿فکر نکنید یوقت تو سالن دستشویی این اتفاقا افتاد😂)
ات ویو:
کارم کردم رفتم سمت میز پیش مرت بهش گفتم باید برم سرویس بهداشتی ترک کردم اونجارو:) رفتم جلو اینه سرویس بهداشتی چند دیقه به خودم خیره شدم و بعد مثل دیوونه که ذهنشون بهم ریخته بود موهامو بهم ریختم
+حالا چیکار کنم من(با صدای نسبتا بلند)
اوفف داشتم به دستم اب میزدم که متوجه نگاه های کسی شدم چشمامو به سمت اینه بردم متوجه مردی اشنا شدم یه خلافکار یه همکار یا یه دشمن؟ با صدای نسبتا بلندی گفتم
+دم در واینستا بیا تو!
مرد کت شلوار پوشش یواش یواش به سمتم اومد و با صدای بمی گفت
(مرده/)
/دیدار دوباره به خیر بانو هوانگ!
اب دستمو تکون دادم به سمتش برگشتم
+نشناختمت اومم مستر
با سرعت بیاید دستشو به سمت موهام برد کشیدشون به طور یکه از پشت یکم به عقب کشیده شدم
+داری چه غلطی میکنی...
/پس تو کسی که زندگیش نابود کردی نمیشناسی بانو؟
درحالی که بیشتر میکشید
+میدونی با کی طرفی احمق...
/به خوبی میدونم یه اشغال یه اضافی یه هر*زه که زندگیم نابود کرد..
هیچکس اونجا نبود هیچکش رسما ات طرفا به همجا نگاهی انداخت دوربینی نبود!
+پس بهت نشون میدم کی هستم..
ات دست مرد که رو موهاش بود کشید و پیچوند با یه حرکت مردو انداخت زمین اون مرده داشت سرفه میکرد ات یکم به خودش اومد موهاشو درست کرد به سمت تن افتاده اون م`رد رفت و پاهاشو که کفشه پاشنه بلند داشت روی سینه مرد قرار داشت فشار داد
+چطور جرئت کردی به موهای با ارزشم دست بزنی؟ هوم
+حقته بمیری! اما نه به دست من شاید نه بزار اسپویل نکنم
و با پا یه لگدی به صورت اون یارو زد
ات یکم پاهاشو تکون داد از تن افتاده اون یارو فاصله گرفت کیفشو برداشت و از توش موبایلشو دراورد و به هیون زنگ زد
+بیا و این گوهو جمع کن هیون
و قطع کردم رفتم بالا سرش یکم خم شدم
+از این ببعد یاد بگیر با کی در میوفتی
و تف کرد تو صورتش
پاشدم و کیفم انداختم رو دوشم و رفتم از سرویس بهداشتی بیرون که اونو دم در دیدم! چطور متوجه اش نشدم!..
کوک ویو:
بعد از اجرا اون پرنسس دیوونه به سمت میزی رفت اون پسرع کیه منو جیمین تو جامون نشسته بودیم که دلم اروم نگرفت اوف چرا اینجوری شد سمت اون میز رفتم
_هوی
-چیه
_اسمت چیه 😐
-مرت •-•
-رابط ه تو با اون دختر چیه
-بتوچه مردک چغندر
_میخوای بهت ادب یاد بدم..
-باشه چرا انقدر وحشی میشی عمه امه 🗿
_کجا رفت
-سرویس بهداشتی بور سریع پیشش
کوک رفت و
-اخیش یکم ات اذیت کنیم یاع یاع
کوک ویو:
به طور عجیبی میخواستم باهاش رودرو شم بهس مت سرویس بهداشتی رفتم که متوجه مردی شدم که وارد سرویس زنان شدم به سمتش رفتم دم در سرویس وایستادم درش کامل باز کرده بود(دوستان میدونید که دستشویی رستورانا اونم خارجیا چطورن 🗿فکر نکنید یوقت تو سالن دستشویی این اتفاقا افتاد😂)
۴.۸k
۱۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.