رمان
#رمان
#دلربای_من🤤🩸
#پارت21
دیانا:دفترمو گذاشتم زیر میز و رفتم سمت تخت...!
دیانا:گوشیو برداشتم اه پانی چخبرته سر صبحی
پانیذ:صبح زیبات بخیر بانو
دیانا:مرض دارییی نمیبینی خوابم
پانیذ:اخه من از پشت گوشی چجوری ببینم خوابی خنگ
دیانا:خودمو براش لوس کردم دختر خنگ نباشه چی باشه پسس🥺
پانیذ:خا بسه لوس نکن خودتو برو اماده شو بعد بیا آزمایشگاه
دیانا:باشه
از اتاق زدم بیرون که ارسلان رو کاناپه خواب بود نخواستم برم سمت گوشیش ولی آخرش رفتم گوشیو بردم سمت انگشتش و باز شد رفتم تو مخاطبین گوشی زدم رو اسم آتوسا و شروع کردم به خوندن پیاماش
آتوسا:ارسلان جان دیر نکنیا بابام منتظره زشته یه وقت دیر بیای
ارسلان:اوکی
آتوسا:مرسی بابت امروز ❤️
ارسلان:خواهش
آتوسا:چقد خوشحالم که تو هستی 🥺♥️
دیانا:گوشی گذاشتم سرجای اولش رفتم سمت آشپزخونه دستمو گذاشتم رو قلبم
چته لعنتی آروم باش محکم تر زدم رو قلبم دیشب میگفتی اون یه لاشیه نه خب هس دیگه چته پس هی هقم بیشتر شد و بعدش یه دور آشپزخونه دور سرم چرخید دنیا تاریک شد...
ارسلان:با صدای گوشیم بیدار شدم که شماره آتوسا اومد بالا اه اینم وقط گیر آورده سر صبحی گوشی پرت کردم رو مبل رفتم سمت آشپزخونه نگاهی به دوتا چایی رو پیشخون کردم پس دیانا بیدار شده یکی از جایی و برداشتم نشستم رو پیشخون دیانا خانوم چایی میزاری بعد خودت میری صدایی نیومد یکی از قندا افتاد پایین خم شدم بردارم که با قیافه بی جون دیانا رو کف آشپزخونه مواجه شدم چایی ریخت رو شلوارم دیانا رو بغل کردم از کمدش مانتو شال در آوردم و حرکت کردم سمت بیمارستان پانیذ....!
از ماشین پیاده شدم دیانا رو گرفتم تو بغلم و اومدم بلند تو بیمارستان داد میزدم پانیذ پانیذ پانیذ
پرستار:آقا چخبرتونه اینجا بیمارستانه
ارسلان:نمیبینی زنم حالش بده
پرستار : چه نسبتی دارین
ارسلان:خانوم میگم زنمه
نگاهی به دستای بیرون حلقمون کرد اه دیانا چقد گفتم هرجا میری این حلقه کوفتی رو بزار گذاشتمش رو صندلیا شماره پانیذ و گرفتم
یه بوق
دو بوق
سه بوق
تماس برقرار شد
الو پانیذ دیانا دیانا
پانیذ:آروم باش آقای کاشی دیانا چی؟
ارسلان:نمیدونم دیانا از حال رفته بی هوشه اینام قبول نمیکنن
پانیذ:آروم باش الان میام
پانیذ:خانوم عمادی دیانا رو بفرستین تو این اتاق
عمادی:ولی اخه
پانیذ:میگم ببرش
عمادی:چشم
پانیذ:اون دستگاه اکسیژن یکی بیاره
ارسلان:پرده ها کشیده شدو من موندم کلی استرس اگه چیزیش بشه جواب بقیه رو چی بدم
#دلربای_من🤤🩸
#پارت21
دیانا:دفترمو گذاشتم زیر میز و رفتم سمت تخت...!
دیانا:گوشیو برداشتم اه پانی چخبرته سر صبحی
پانیذ:صبح زیبات بخیر بانو
دیانا:مرض دارییی نمیبینی خوابم
پانیذ:اخه من از پشت گوشی چجوری ببینم خوابی خنگ
دیانا:خودمو براش لوس کردم دختر خنگ نباشه چی باشه پسس🥺
پانیذ:خا بسه لوس نکن خودتو برو اماده شو بعد بیا آزمایشگاه
دیانا:باشه
از اتاق زدم بیرون که ارسلان رو کاناپه خواب بود نخواستم برم سمت گوشیش ولی آخرش رفتم گوشیو بردم سمت انگشتش و باز شد رفتم تو مخاطبین گوشی زدم رو اسم آتوسا و شروع کردم به خوندن پیاماش
آتوسا:ارسلان جان دیر نکنیا بابام منتظره زشته یه وقت دیر بیای
ارسلان:اوکی
آتوسا:مرسی بابت امروز ❤️
ارسلان:خواهش
آتوسا:چقد خوشحالم که تو هستی 🥺♥️
دیانا:گوشی گذاشتم سرجای اولش رفتم سمت آشپزخونه دستمو گذاشتم رو قلبم
چته لعنتی آروم باش محکم تر زدم رو قلبم دیشب میگفتی اون یه لاشیه نه خب هس دیگه چته پس هی هقم بیشتر شد و بعدش یه دور آشپزخونه دور سرم چرخید دنیا تاریک شد...
ارسلان:با صدای گوشیم بیدار شدم که شماره آتوسا اومد بالا اه اینم وقط گیر آورده سر صبحی گوشی پرت کردم رو مبل رفتم سمت آشپزخونه نگاهی به دوتا چایی رو پیشخون کردم پس دیانا بیدار شده یکی از جایی و برداشتم نشستم رو پیشخون دیانا خانوم چایی میزاری بعد خودت میری صدایی نیومد یکی از قندا افتاد پایین خم شدم بردارم که با قیافه بی جون دیانا رو کف آشپزخونه مواجه شدم چایی ریخت رو شلوارم دیانا رو بغل کردم از کمدش مانتو شال در آوردم و حرکت کردم سمت بیمارستان پانیذ....!
از ماشین پیاده شدم دیانا رو گرفتم تو بغلم و اومدم بلند تو بیمارستان داد میزدم پانیذ پانیذ پانیذ
پرستار:آقا چخبرتونه اینجا بیمارستانه
ارسلان:نمیبینی زنم حالش بده
پرستار : چه نسبتی دارین
ارسلان:خانوم میگم زنمه
نگاهی به دستای بیرون حلقمون کرد اه دیانا چقد گفتم هرجا میری این حلقه کوفتی رو بزار گذاشتمش رو صندلیا شماره پانیذ و گرفتم
یه بوق
دو بوق
سه بوق
تماس برقرار شد
الو پانیذ دیانا دیانا
پانیذ:آروم باش آقای کاشی دیانا چی؟
ارسلان:نمیدونم دیانا از حال رفته بی هوشه اینام قبول نمیکنن
پانیذ:آروم باش الان میام
پانیذ:خانوم عمادی دیانا رو بفرستین تو این اتاق
عمادی:ولی اخه
پانیذ:میگم ببرش
عمادی:چشم
پانیذ:اون دستگاه اکسیژن یکی بیاره
ارسلان:پرده ها کشیده شدو من موندم کلی استرس اگه چیزیش بشه جواب بقیه رو چی بدم
۸.۳k
۱۸ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.