آیدل من پارت ۱۹

لب*شو آروم رو لب*م گذاشت و مچ پامو جا انداخت
هنوز بخاطر کی*س توی بهت بودم که با درد چشمامو بستمو ی قطره اشک از چشمام سرازیر شد

شوگا ازم جدا شد و با شرمندگی نگام کرد
شوگا: خب.. خب.. متاسفم ولی اگه جیغ میزدی بدتر بود

نزاشتم بحث به جاهای باریک کشیده شه پس ی لبخند زدمو پامو تکون دادم
ا.ت: عه واقعا خوب شده مرسی شوگا شی

باند رو دور پام بست و قبلش یکم پماد زد
شوگا: با ماشین خودم میرسونمت خونه.. نمیتونی با این وضع بری
ی لبخندی زدم و ازش تشکر کردم

شوگا: میتونی راه بری؟
ا.ت: آ.. آره
خاستم ی قدم برم که پام یکم درد گرفت
شوگا نزدیکم شد و با اخم نگام کرد

شوگا: اینطور نمیشه
با تعجب نگاش کردم
ا.ت: چی.. چی اینطور نمیشه؟

منو بی جواب گذاشت و براید استایل بغلم کرد
شوگا: فقط چیزی نگو
حرفی نزدم و بدون هیچ اعتراضی ساکت موندم
سوار ماشینم کرد و راه افتادیم سمت خونه

ا.ت: مچکرم و بابت امروز متاسفم
شوگا: اون منم که باید اینو بگم مچکرم بابت شام و مرتب کردن خونم و متاسفم بابت در رفتگی مچ پات
ی لبخند بش زدم و پیاده شدم

شوگا: میخای بغلت کنم و ببرمت خونه؟
ا.ت: چی؟؟ عا.. نه.. نیازی.. نیازی نیست

ی لبخند زد و خندید
شوگا: میگفتی آره هم نمیومدم
بلند خندیدیم بعدش هم خدافظی کردیم

وقتی رفتم داخل یونا و رونا تو بغل هم خاب بودن
ا.ت: آیگو دخترای من
رفتم توی اتاقم و یاد شوگا افتادم
اون واقعا با من مهربون شده بود..

#آیدل_من
#𝒑𝒂𝒓𝒕_20
دیدگاه ها (۰)

آیدل من پارت ۲۰

آیدل من پارت ۲۱

آیدل من پارت ۱۸

آیدل من پارت ۱۷

پارت ۴ فیک مرز خون و عشق

رمان

شوهر دو روزه. پارت۷۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط