ادامه پارت ۱۲

+باشه رئیس ، لطفاً بهم لباس بدید
و به سمت عمارت میرفتی چون هنوز زمین خیس بود و تو میترسیدی آروم آروم قدم برمیداشتی و سر هر قدم چند ثانیه مکث میکردی و با تردید قدم بعدی رو برمیداشتی
جونگکوک واقعا از طرز راه رفتنت خندش گرفته بود
تو از جونگکوک جلو تر بودی ، صدای قدمای جونگکوکو حس کردی که داره نزدیک میشه که یهو از رو زمین بلند شدی ، نگاهش کردی و دیدی دوباره براید استایل بغلت کرده
+چیکار میکنی؟
_زمین لیزه ، دوباره میخوری زمین
+لازم نیست نگران من باشید خودم میتونم راه برم
جونگکوک بی توجه بهت به کارش ادامه داد و تورو به داخل عمارت برد
خانم لی تموم این مدت داشت از پنجره نگاهتون میکرد
این اولین بار بود که جونگکوک به دختری لبخند میزد و نگران حالش میشد
یعنی اینا واقعی بود یا فقط یه نمایش از طرف جونگکوک بود؟
یعنی جونگکوک نقشه ای داره؟
یا واقعا داشت به ا/ت کمک می‌کرد ؟
دیدگاه ها (۱۰)

Part 13deep wound = زخم عمیقبه عمارت رسیدین ، جونگکوک از پله...

Part 14deep wound = زخم عمیقتو شُک بودی که یهو جونگکوک دستاش...

Part 12deep wound = زخم عمیقوسایلو برداشتی و به سمت حیاط رفت...

Paert 11deep wound = زخم عمیقکنجکاو بودی و داشتی اتاق رو با ...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁴⁶اروم خندیدم رفتم داخل..... . . . داشتم سا...

#invisiblelovePart_5جونگکوک:الان صدام کردی جونگکوک؟هائون:شنی...

black flower(p,250)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط