بیماری ب نام عشق
پارت۲۱🍷
ا.ت:کی اومد؟(اروم)
اروم از لای در نگاه کرد
جونگ کوک:مربیه
ا.ت:مربی؟...خب بریم بیرون چیزی نیست ک
جونگ کوک:یه مرد همراهشه
ا.ت:یه مرد؟
منم رفتم از لای در نگاه کردم
ا.ت:چیکار میکنن؟
جونگ کوک:نم
مرده مربی رو چسبوند ب دیوار و لباشو بوسید
جونگ کوک:شت
ا.ت:این بدتر از توعه ک
جونگ کوک:بدتر از من؟
ا.ت:اره..هرجوفتتون بهم دیگه خیانت کردین🗿
جونگ کوک:جدی میفرماید؟
ا.ت:بله
دیگه داشتن زیادی پیش میرفتن..لباساشونو داشتن درمیاوردن ک کوک دستمو گرفت و از جلو در کنار اورد
ا.ت:عه داشتم نگا میکردم
جونگ کوک:منحرفی...چند روز دیگه سر من پیاده کنی چیکار کنم؟
ا.ت:چرا باید سر ت خالی کنم؟
جونگ کوک:چون امروز ۲ بار بوسیدیم...اگه شب از بوسیدن فراتر بری چی؟
دستشو رو بدنش گذاشت
جونگ کوک:من کنار ت امنیت ندارم
یدون زدم رو شونش
ا.ت: اونی ک امینت نداره منم
یه دفعه دیدیم صدا ناله میاد
جونگ کوک:خب تسلیت میکنم قراره ب مدتی خیلی زیادی این وضعو تحمل کنیم
نشست رو زمین ولی جا نبود من بشینم
ا.ت:من سرپا وایستم؟
جونگ کوک:بیا بشین بغلم(با شیطنت)
یدفعه نشستم رو پاش
جونگ کوک:ت الان باید قبول نمیکردی
ا.ت:من پرو تر از این حرفام و حوصله این سوسول بازیارو ندارم
سرمو تکیه دادم ب سینش
ا.ت:خستمه..میخام بخابم
جونگ کوک:توی این آهو ناله میتونی بخابی؟
ا.ت:یکاری میکنم
خودمو محکمتر ت بغلش جا کردم
(ویو جونگ کوک)
جدی جدی خابید ولی هنوز کار اون دونفر تموم نشده بود..سرو صدا داشت ا.تو توی خواب اذیت میکرد ک دستمو گذاشتم رو گوشش...یه گوشش روی سینم بود و یه گوششو با دستم پشونده بودم ک صدا اذیتش نکنه...چند مینی گذشت ک بلخره دیگه صداشون قطع شد..یکم دیگه صب کردم تا مطمئن شم رفتن بعد ا.ت رو براید استایل بغل کردم و از جام بلند شدم..اروم از انباری بیرون اومدم و رفتم سمت در باشگاه ک یه دفعه در باز شد
.
.
.
گیلی گیلی گیلی🗿🍃
ا.ت:کی اومد؟(اروم)
اروم از لای در نگاه کرد
جونگ کوک:مربیه
ا.ت:مربی؟...خب بریم بیرون چیزی نیست ک
جونگ کوک:یه مرد همراهشه
ا.ت:یه مرد؟
منم رفتم از لای در نگاه کردم
ا.ت:چیکار میکنن؟
جونگ کوک:نم
مرده مربی رو چسبوند ب دیوار و لباشو بوسید
جونگ کوک:شت
ا.ت:این بدتر از توعه ک
جونگ کوک:بدتر از من؟
ا.ت:اره..هرجوفتتون بهم دیگه خیانت کردین🗿
جونگ کوک:جدی میفرماید؟
ا.ت:بله
دیگه داشتن زیادی پیش میرفتن..لباساشونو داشتن درمیاوردن ک کوک دستمو گرفت و از جلو در کنار اورد
ا.ت:عه داشتم نگا میکردم
جونگ کوک:منحرفی...چند روز دیگه سر من پیاده کنی چیکار کنم؟
ا.ت:چرا باید سر ت خالی کنم؟
جونگ کوک:چون امروز ۲ بار بوسیدیم...اگه شب از بوسیدن فراتر بری چی؟
دستشو رو بدنش گذاشت
جونگ کوک:من کنار ت امنیت ندارم
یدون زدم رو شونش
ا.ت: اونی ک امینت نداره منم
یه دفعه دیدیم صدا ناله میاد
جونگ کوک:خب تسلیت میکنم قراره ب مدتی خیلی زیادی این وضعو تحمل کنیم
نشست رو زمین ولی جا نبود من بشینم
ا.ت:من سرپا وایستم؟
جونگ کوک:بیا بشین بغلم(با شیطنت)
یدفعه نشستم رو پاش
جونگ کوک:ت الان باید قبول نمیکردی
ا.ت:من پرو تر از این حرفام و حوصله این سوسول بازیارو ندارم
سرمو تکیه دادم ب سینش
ا.ت:خستمه..میخام بخابم
جونگ کوک:توی این آهو ناله میتونی بخابی؟
ا.ت:یکاری میکنم
خودمو محکمتر ت بغلش جا کردم
(ویو جونگ کوک)
جدی جدی خابید ولی هنوز کار اون دونفر تموم نشده بود..سرو صدا داشت ا.تو توی خواب اذیت میکرد ک دستمو گذاشتم رو گوشش...یه گوشش روی سینم بود و یه گوششو با دستم پشونده بودم ک صدا اذیتش نکنه...چند مینی گذشت ک بلخره دیگه صداشون قطع شد..یکم دیگه صب کردم تا مطمئن شم رفتن بعد ا.ت رو براید استایل بغل کردم و از جام بلند شدم..اروم از انباری بیرون اومدم و رفتم سمت در باشگاه ک یه دفعه در باز شد
.
.
.
گیلی گیلی گیلی🗿🍃
۲۵.۰k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.