فیک زندگی با ماکان
فیک زندگی با ماکان
پارت ۶
وقتی بهوش اومدم تختم کنار تخت رهام بود رهام بیهوش بود بلند شدم سُرُم و از دست در آوردم رفتم پیش تختش
سارا:رهام...داداشی...بازکن...چشاتو (کم جون)
رهام کم کم چشاشو باز کرد
دوستی:بهوش اومد من میرم دکترو صدا کنم
سارا:رهام داداشی منو نگاه کن (ذوق)
رهام:تو...سارا
سارا:جانم بگو دردت ب جونم
رهام:امیر...کو
سارا:حالشون خوبه السانا پیششونه
دکتر اومد
دکتر:سلام خوش صدای ایران راننده کی بوده
دکتر شروع کرد ب مایعنه کردن رهام
رهام:خدم
سارا:دکتر حالش خوبع؟!
دکتر:ببینم ....عالی
سارا:رهام...(بغض)
دوستی:خدا رو شکر
دوستی اومد کنارم وایستاد دستشو گذاشت رو شونم دکتر رفت
سارا:دوستی تنامون میزاری
بعد رفتن دوستی رفتم پیش رهام
سارا:داداش خوبی
رهام:بلاخره شدم داداشت
سارا:ببخشید
رهام:باشه کلع خر با دوستت درمورد من حرف میزنی
سارا:کدوم درمورد چی
رهام: همین سارا زنم شع
سارا:یااااا روو رو برم بزا خوب شی خیلی گاوی
رهام:بی ادب خاهری کن برام
سارا:خیلی..
رهام:پیشمونم نکن از اینک بهت گفتما
سارا:حالا تو استراحت کن خوب شی چشم
دو روز بعد رهام مرخص شد و باهم برمیگشتیم خونه
سارا:رهام یک رهام دو رهام سه رهام دنده ب دنده رهام خیلی میلنگه (خندع)
رهام:خیلی ممنون چیز دیگ ایی نموند بچسپونی ب اسمم
سارا:ن
دوستی:شوخی میکنه خوبه ک همو بخشیدین
سارا:یااا لالمون حرف زد خدایا شکرت
رهام:کاریش نداشته باش
سارا:هنو بهش نگفتما داری طرفشو میگیری(درگوشی)
رهام ی صورتی برام کج کردم منم بهم زبون درازی کردم سوار ماشین شدیم بردمشون خونه
السانا:سلام آقا رهام بهترین
رهام:سلام امیر چطوره
السانا:خوبه
پارت ۶
وقتی بهوش اومدم تختم کنار تخت رهام بود رهام بیهوش بود بلند شدم سُرُم و از دست در آوردم رفتم پیش تختش
سارا:رهام...داداشی...بازکن...چشاتو (کم جون)
رهام کم کم چشاشو باز کرد
دوستی:بهوش اومد من میرم دکترو صدا کنم
سارا:رهام داداشی منو نگاه کن (ذوق)
رهام:تو...سارا
سارا:جانم بگو دردت ب جونم
رهام:امیر...کو
سارا:حالشون خوبه السانا پیششونه
دکتر اومد
دکتر:سلام خوش صدای ایران راننده کی بوده
دکتر شروع کرد ب مایعنه کردن رهام
رهام:خدم
سارا:دکتر حالش خوبع؟!
دکتر:ببینم ....عالی
سارا:رهام...(بغض)
دوستی:خدا رو شکر
دوستی اومد کنارم وایستاد دستشو گذاشت رو شونم دکتر رفت
سارا:دوستی تنامون میزاری
بعد رفتن دوستی رفتم پیش رهام
سارا:داداش خوبی
رهام:بلاخره شدم داداشت
سارا:ببخشید
رهام:باشه کلع خر با دوستت درمورد من حرف میزنی
سارا:کدوم درمورد چی
رهام: همین سارا زنم شع
سارا:یااااا روو رو برم بزا خوب شی خیلی گاوی
رهام:بی ادب خاهری کن برام
سارا:خیلی..
رهام:پیشمونم نکن از اینک بهت گفتما
سارا:حالا تو استراحت کن خوب شی چشم
دو روز بعد رهام مرخص شد و باهم برمیگشتیم خونه
سارا:رهام یک رهام دو رهام سه رهام دنده ب دنده رهام خیلی میلنگه (خندع)
رهام:خیلی ممنون چیز دیگ ایی نموند بچسپونی ب اسمم
سارا:ن
دوستی:شوخی میکنه خوبه ک همو بخشیدین
سارا:یااا لالمون حرف زد خدایا شکرت
رهام:کاریش نداشته باش
سارا:هنو بهش نگفتما داری طرفشو میگیری(درگوشی)
رهام ی صورتی برام کج کردم منم بهم زبون درازی کردم سوار ماشین شدیم بردمشون خونه
السانا:سلام آقا رهام بهترین
رهام:سلام امیر چطوره
السانا:خوبه
۳.۸k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.