رمان رویای من
رمان رویای من
پارت ۲۶
ارسلان، دیانا خوبی
دیانا، دیدم ارسلان بغض کردم
ارسلان، یهو مثل یه بچه گریه کرد هیش آروم عزیزم آروم باش هیش
دیانا، همینطوری گریه میکردم
ارسلان، دیانا دو دل بودم بغلش کنم یا نه دلم میخواست آرومش کنم آروم دستمو بردم سمتش و گرفتمش تو بغلم هیش گریه نکن آروم باش
دیانا، تو بغلش آرامش بهم تزریق شد آروم شدم ولی هنوز هم گریه میکردم
پارت ۲۶
ارسلان، دیانا خوبی
دیانا، دیدم ارسلان بغض کردم
ارسلان، یهو مثل یه بچه گریه کرد هیش آروم عزیزم آروم باش هیش
دیانا، همینطوری گریه میکردم
ارسلان، دیانا دو دل بودم بغلش کنم یا نه دلم میخواست آرومش کنم آروم دستمو بردم سمتش و گرفتمش تو بغلم هیش گریه نکن آروم باش
دیانا، تو بغلش آرامش بهم تزریق شد آروم شدم ولی هنوز هم گریه میکردم
۶.۴k
۱۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.