چندپارتی جونگکوک: هِنا ایمه

چندپارتی جونگکوک: هِنا ایمه
part ²/³

پشت در اتاق ایستاده بود
آب دهانش را قورت داد
نفس عمیقی کشید
به آرومی در اتاق را باز کرد
به داخل اتاق رفت و پشت سرش در را بست
کنار در ایستاده بود به پسری که روی تخت دراز کشیده بود نگاه می‌کرد
روی تخت دراز کشیده بود
ساعد دستش روی چشماش بود و حرفی با دختر نمیزد
متوجه اشتباه‌ش شده بود ولی نمیدونست چجوری جبرانش کنه، فقط بهش نگاه می‌کرد
جونگکوک حق داشت اینقدر از دستش عصبانی باشه
ا.ت هم نمیدونست چیکار کنه

" جونگکوک "a.t

صداش زد ولی ازش جوابی نشنید
سکوت بر کل محیط حکم فرما بود که دوباره این سکوت رو شکست

" جونگکوک "a.t

جوابش رو با عصبانیت داد

" چته "jk

از عصبانیتش ترسید
ولی نمیخواست کم بیاره
بدون اینکه ترس روی تُن صداش تاثیر بزاره حرف زد

" معذرت میخوام، نمیدونستم چخبره، حالم دست خودم نبود ببخشید "a.t

" عذرخواهی تو به چه دردم میخوره "jk

" قول میدم دیگه هیچ وقت همچین جای نرم "a.t

" بخوای هم نمی‌تونی بری "jk

" این یعنی الان منو بخشیدی؟ "a.t

" حرفی از ببخش نزدم "jk

" چیکار کنم ببخشیم؟ "a.t

جوابی نداد
سمت تخت قدم برداشت و روی تخت نشست و

continues...
ادامه دارد...