#اشتباه_خوب_من#پارت_۵۲بعد از خوردن ناهار رفتم تو اتاقم که دی...

#پارت_۵۲نفسم بالا نمیومد..انگار همچی یه رویا بودش.. اشکام خو...

رمان:#معشوقه_استاد#پارت_۵۲-مم...ممنونم، میشه کمک کنید وایسم؟...

#پارت_۵۲#ناشناخته_ی_من_تا_ابد_بمان متین : باو شوخی کردم بی م...

رمان دورترین نزدیک کاور شخصیت بهار

حصار تنهایی من

#پارت_۵۲نباید انقدر حساس باشم....چم شده..براش ریخت و اومد سم...

#پارت_۵۲ #آخرین_تکه_قلبم(پلی بک به خاطرات گذشته )در حالی که ...

#پارت_۵۲آرتین از خودشو دلینا عکس گذاشته بود...بالای ششصد هزا...

#پارت_۵۲اول کمی نگاهم کرد و لبخند زد_شوخی میکنیوقتی کاملا جد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط