#رئیس_بار پارت (۲۶)[پرش زمانی شنبه،تو مهمونی] لین: اووو سلام...

#رئیس_بار پارت(۲۵) ا/ت: کوک، من از این وضعیت بدم نمیاد، خیلی...

#رئیس_بار پارت (۲۴) ا/ت: جونگ کوکی، بیدار شو اجوما اومده برا...

#رئیس_بار پارت(۲۳) {ویو کوک} وقتی تام بهم خبر داد که ا/ت هنو...

#رئیس_بار پارت (۲۲) {ویو ا/ت} سوییچ رو از بادیگارده گرفتمو، ...

#رئیس_بار پارت(۲۱) {ویو ا/ت} چشمامو باز کردم یک جای خیلی تار...

#رئیس_بار پارت(۲٠){ویو کوک} ساعت ۱٠ صبح رسیدیم بوسان، رفتیم ...

#رئیس_بار پارت(۱۹) کوک: چی سفارش میدی؟ ا/ت: عوممم شیر کاکائو...

(اسلاید ۲ موتور جونگ کوک) #رئیس_بارپارت(۱۸) {ویو ا/ت} از خجا...

#رئیس_بار پارت(۱۷) {ویو ا/ت} نهارمونو خوردیم، اجوما بعد شستن...

#رئیس_بار پارت(۱۶){ویو ا/ت}صبح بود که با الارم گوشیم بیدار ش...

#رئیس_بار پارت(۱۵)ا/ت:با کمک کی لباستو دراوردی؟کوک:هیچکس،درد...

#رئیس_بار پارت(۱۴)[پرش زمانی نیمه شب،تو خونه]{ویو کوک}خسته و...

#رئیس_بارپارت (۱۲)ا/ت:لباست کوووکوک:خودم که نمیتونم باید کمک...

#رئیس_بار پارت(۳){ویو ا/ت}دانشگاهم تموم شد وسایلمو جمع کردم ...

#رئیس_بار پارت(۲){ویو ا/ت}شب شده بود دیگه وقتش بود برم تو رس...

#رئیس_بارپارت(۱){ویو ا/ت}من یه دخترم که ۲۰ سالمه اسمم لی ا/ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط